ادبیات پایداری با نگاهی به عاشورا

مشخصات کتاب

سرشناسه : جامه شورانی، عفت، 1356-

عنوان و نام پدیدآور : ادبیات پایداری با نگاهی به عاشورا/ عفت جامه شورانی؛ ویراستار عبداله حکیم.

مشخصات نشر : تهران: موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، انتشارات، 1397.

مشخصات ظاهری : ح، 106 ص.؛ 5/14 × 5/21 س م.

شابک : 160000 ریال : 978-600-8094-37-1

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

یادداشت : پشت جلد به انگلیسی: Efat Jameshorani. Literature of resistance with regard to Ashoura.

یادداشت : کتابنامه: ص. [101] - 106.

موضوع : جنگ و ادبیات -- ایران

موضوع : War and literature -- Iran

موضوع : جنگ در ادبیات

موضوع : War in literature

موضوع : شعر انقلابی عربی -- تاریخ و نقد

موضوع : Revolutionary poetry, Arabic -- History and criticism

موضوع : جنگ ایران و عراق، 1359-1367 -- ادبیات و جنگ -- تاریخ و نقد

موضوع : Iran-Iraq War, 1980-1988 -- Literature and the war -- History and criticism

موضوع : ایران -- تاریخ -- انقلاب اسلامی،1357 -- ادبیات و انقلاب

موضوع : Iran -- History -- Islamic Revolution, 1979 -- Literature and the revolution.

شناسه افزوده : موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس. انتشارات

رده بندی کنگره : PIR4191

رده بندی دیویی : 8فا1/008358

شماره کتابشناسی ملی : 5696738

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ادبیات پایداری با نگاهی به عاشورا

عفت جامه شورانی

ص: 4

نام کتاب: ادبیات پایداری با نگاهی به عاشورا

نویسنده: عفت جامه شورانی

ناشر: انتشارات موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تهران

ویراستار: عبدالله حکیم

صفحه آرایی: وحیدرضا بابایی

طراح جلد: شبیر ترابی

نوبت چاپ: اول، زمستان 1397

شمارگان: 1000 نسخه

قیمت: تومان

شابک: 1- 37 - 8094 - 600 - 978

نشانی: بزرگراه همت، خروجی باغ کتاب، باغ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس

تلفن: 88785465 - 021

ص: 5

فهرست صفحه

فصل اول. 7

گذری بر ادبیات پایداری عرب... 7

ادبیات پایداری در لغت و اصطلاح.. 8

شعر ادبیات پایداری عرب در دورۀ معاصر. 12

شاخص­های شعر مقاومت عرب... 13

1- عشق به وطن و ستایش شهیدان. 13

2- بیان هویت و غیرت ملی.. 14

3- دعوت به بیداری و جهاد و القای امید به آینده 15

4- تأکید بر حرکت های مردمی.. 15

ص: 6

5- دعوت به اتحاد و دوری از تفرقه. 16

6- شناساندن چهرۀ ظالم و بیان بیدادگری های او. 17

گرایش های مختلف شعر پایداری عرب... 18

1- گرایش ملی و قومی.. 18

2- دینی و مذهبی.. 19

3- تاریخی و اساطیری.. 19

4- جهانی و انسانی.. 20

فصل دوم. 22

ادبیات پایداری ایران. 22

حوزه های ادب پایداری ایران. 25

1- حوزۀ آرمان ها و تفکرات... 25

2- حوزۀ بیان شجاعت و ستایش فتح ها 25

3- حوزۀ سوگ سرایی و یادکرد فجایع جنگ.... 26

ادبیات پایداری در دوران معاصر. 26

مروری بر وضعیت سیاسی، اجتماعی ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی.. 29

مروری بر وضعیت فرهنگی ایران. 31

جامعه شناسی ادبیات پایداری ایران. 36

ادبیات پایداری در دورۀ انقلاب اسلامی.. 38

ص: 7

گذری بر شعر عاشورایی بعد از انقلاب اسلامی.. 39

ادبیات دفاع مقدس و فرهنگ عاشورا 55

فصل سوم. 58

شاخص­های ادبیات پایداری در نظم و نثر دفاع مقدس.... 58

الگوهای مذهبی و تاریخی.. 59

سوگ... 59

حماسه. 59

شیفتگی(حب) 59

پیام. 60

وصف شهید و شهادت... 61

میهن دوستی.. 63

توصیف جانبازان. 63

ستایش رزمندگان. 65

استناد به متون دینی و مذهبی.. 66

تحقیر و هجو دشمن.. 66

ترسیم چهرۀ رنج کشیده و مظلوم مردم. 67

دعوت به مبارزه و پایداری.. 68

القای امید به آینده 69

منابع.. 70

ص: 8

ص: 9

تقدیم به

شهیدان وطنم ایران که با اقتدا به آقا امام حسین(ع) کربلایی دیگر آفریدند. به آنان که از اسارتکده خاک، هزار هزار خورشید در نگاهشان شکفت و در جشن شکفتنشان خدا هر چه فرشته داشت، به ضیافت خاک فرستاد.

تقدیم به آنان که خواستند تا پژواک آرمان هایشان طلسم خواب ها را درهم شکند تا پیامی باشند برای همۀ ماندگان و رخوت­زدگان خاک. به آنان که خواستند تا با شکوه عمل، نسیم خدا را در کوچه های شب زدۀ دل ها بگشایند. و به آنان که دیدند سایه های وحشت را بر سرزمینم ایران و گفتند: انتظار بیهوده است، اگر نرویم خورشید می میرد و دیدیم که همت آنان همۀ قفل ها را شکست و در خیل چشمان بهت زدۀ هزاران بوم شوم، ایران سرزمین دلیران بار دیگر بر تارک جهان درخشید.

ص: 10

ص: 11

سخن ناشر

به نام او

که قلم را به قسم

به تقدس برآورد

انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، مقطعی مهم، اثرگذار و سرنوشت ساز در تاریخ درخشان ایران زمین و سرمایه ای عظیم از میراث فکری، فرهنگی و تمدنی کشور عزیزمان است که باید به درستی معرفی شود و برای نسل های آینده محفوظ و ماندگار بماند. آیندگان باید این بازه بی نظیر تاریخ را به خوبی بشناسند و به طور ویژه بدانند که در نیم قرن اخیر چه ماجراهای تلخ و شیرین و چه حادثه هایی بر کشور و ملت ایران گذشته است.

این آگاهی، تضمین کنندۀ انتقال فرهنگ و ارزش های پربار این سرزمین به نسلهای بعد و پلی برای انتقال تمدن بین نسلی به شمار می آید. در واقع

ص: 12

این آگاهی ضامن حفظ و بقای اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی خواهد بود و ارزشهایی را که پا کترین جوانان وطن، گرا ن بهاترین دارایی خود را به پای آن نثار کردند، پایدار و جاودانه خواهد نمود.

مراکزی همچون موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس که ویژگی های کم نظیر و کارکردی فرا ملی، فرا جناحی و فرا دستگاهی دارند می توانند پیشتاز تحقق این رسالت تاریخی و ملی باشند. این مهم مستلزم آن است که موزه از همه ظرفیت های بالقوه و بالفعل خود بهره گیرد و با ایجاد گفتمان نخبگانی و فرهنگ سازی عمومی، زمینۀ استفاده از تجارب و اندوخته های فکری، فرهنگی و ارزشی پیشکسوتان و ایثارگران عرصه حماسه، مقاومت، استقلال و سربلندی کشور را برای بهره گیری نسل نو فراهم آورد.

یکی از ظرفیت های راهبردی موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس که می تواند این مأموریت خطیر را با ظرافت، هنرمندی و مانایی انجام دهد، حوزه نشر، کتاب و مطالعه است. کتاب به عنوان میراث ماندگار فرهنگ بشری و قلم به مثابه بی همتاترین ابزار ثبت و ضبط دستاوردهای فکری و فرهنگی انسان، بهترین شیوه برای به تحریر و تصویر درآوردن گفتمان انقلاب اسلامی و عرضه آن به نسل های آینده است.

از این رو، موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با درک این مسئولیت گران سنگ و حساسیت های مترتب برآن، به تدوین و انتشار مفاهیم اصیل و ناب انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و

ص: 13

فرهنگ مقاومت همت گماشته و می کوشد آثاری فاخر و در تراز مخاطبان فهیم و علاقه مند به این راه پر افتخار ارائه نماید.

امید که در پیشگاه خداوند متعال، اولیا و شهدای راه حق، به ویژه ایثارگران و شهیدان انقلاب اسلامی و دوران پر افتخار پس از آن رو سپید و سرافراز باشیم. ان شاءالله

انتشارات موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس

ص: 14

ص: 1

پیشگفتار

ادبیات پایداری نوعی از ادبیات است که در آن به بیان مظلومیت ها و رنج های مردمی می پردازد که گرفتار نظامی استبدادی هستند. این نوع از ادبیات با توجه به مقتضیات دوره های مختلف بروز پیدا می کند. پیام ها و مضمون های نهفته در ادبیات پایداری می تواند متفاوت باشد.اما آنچه در نظم و نثر آن عمومیت دارد، نهی سکوت در برابر استبداد، بیان مظلومیت ها و رنج ها، ستایش مجاهدان راه آزادی و آزادگی، قیام در برابر ظلم، ارج نهادن به سرزمین و امید به آینده ای پیروز است.

همان طور که می دانیم واژۀ مقاومت و ادب مقاومت برگرفته از ادبیات و فرهنگ عرب است که در دهۀ شصت در ایران کاربرد یافته است و معادل فارسی آن «ادبیات پایداری» نیز به کارمی رود. لازم به ذکر است زیباترین سروده های پایداری در تاریخ اسلام را باید در حماسۀ شگفت و عظیم عاشورا جست. قیام عاشورا بعنوان مهم­ترین حادثه در تاریخ تشیع، تأثیر بسیاری در نگاه و رفتار شیعیان داشته است به­ویژه آنکه در

ص: 2

انقلاب و جنگ تحمیلی، به ملت ایران پشتوانه­ا ی حماسی، عاطفی و نیرویی معنوی عطا کرد و همگام با آن شاعران متعهد و انقلابی نیز از واقعۀ عاشورا و امام حسین(ع) الهامات بسیار گرفته اند. بنابراین مطالعه ادبیات و فرهنگ پایداری مبتنی بر آموزه های اسلام به آیندگان، می تواند این میراث گران بها را به آنان منتقل کند.

بر این اساس پژوهش حاضر در چند فصل تدوین شده است. فصل اول این اثر به شعر پایداری عرب، پیشینه، شاخص ها و گرایش های آن پرداخته است؛ در فصل دوم، ادبیات پایداری در ایران، حوزه های ادبیات پایداری ایران و سپس شعر انقلاب و دفاع مقدس با تأثیر از واقعۀ عاشورا بررسی شده است و در فصل سوم شاخص­های ادبیات پایداری با نگاهی به واقعۀ عاشورا در نظم و نثر دفاع مقدس ذکر گردیده است.

در پایان از استاد محترم دکتر محمدرضا سنگری که همواره مشوق بنده در این راستا بوده اند همچنین دکتر مرتضی هادیان، همکار فاضل و سخت کوش و تمامی متصدیان باغ موزۀ دفاع مقدس که هر یک به شکلی در سامان دادن این کتاب نقش داشته اند، قدردانی می نمایم.

ص: 3

فصل اول

گذری بر ادبیات پایداری عرب

اشاره

ص: 4

ص: 5

ادبیات پایداری در لغت و اصطلاح

ادبیات پایداری نوعی از ادبیات است که در آن به بیان مظلومیت های مردمی می پردازد که گرفتار نظامی استبدادی هستند این نوع از ادبیات با توجه به مقتضیات زمان در دوره های مختلف بروز پیدا می کند. نهی سکوت در برابر استبداد، بیان مظلومیت­ها و رنج ها، ستایش مجاهدان راه آزادی و آزادگی، قیام در برابر ظلم، ارج نهادن به سرزمین و امید به آینده­ای پیروز ازجملۀ پیام های ادبیات پایداری است. در یک تعریف کلی به سروده ها و نوشته هایی که موضوع اصلی آن، دعوت به مبارزه و پایداری در برابر متجاوزین باشد، ادبیات پایداری یا مقاومت می گویند.

درواقع «ادبیات پایداری عبارت است از آثاری که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد داخلی، نبود آزادی های فردی و اجتماعی، قانون گریزی و قانون ستیزی با پایگاه های قدرت، غصب و غارت سرزمین و سرمایه های ملی و فردی و... شکل می گیرند؛ و جان مایۀ این آثار، مبارزه با بیداد

ص: 6

داخلی یا تجاوز بیرونی در همۀ حوزه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ایستادگی در برابر جریان های ضد آزادی است» (سنگری،1380: 9). بنابراین ادبیات پایداری از طرف مردم و پیشروان فکری جامعه در برابر آنچه حیات معنوی و مادی آن ها را تهدید می کند به وجود می آید.

امیری خراسانی می­گوید: «ادبیات پایداری، ادبیات ستیهندگی، عشق، حماسه و عرفان است. ادبیات توفنده و پرتلاطم که آسودگی به یأس و سکون را نمی پذیرد و بسان روح، پیوسته در کالبد خمود ادبیات هر عصر دمیده می شود؛ درواقع این گونۀ ادبی، در طول تاریخ و در کشاکش تهاجم قدرت ها و تدافع جوامع سلطه­ناپذیر، همواره به مثابۀ ابزار و سلاحی بازدارنده رخ نموده و موجبات احیاء تداوم و بقای فرهنگی جوامع مورد هجوم یا تحت سلطه را فراهم آورده است» (امیری خراسانی1387: 90). به عبارتی با سلاح واژه به ستیز بدی رفتن و برای آگاهی و بیداری مردم نظم و نثر پدیدآوردن، ادبیات مقاومت را می سازد.

ادبیات مقاومت مواردی چون هجو، طنز، حبسیه، داستان، نمایش و سروده های اعتراضی را در حوزۀ خود قرار می­دهد. موضوع آن مبارزه در برابر هر نوع استبداد، تحقیر و بندگی است. واژۀ مقاومت و ادب مقاومت برگرفته از ادبیات عرب است و «ادب المقاومه» در دهۀ شصت در ایران کاربرد یافت و معادل فارسی آن «ادبیات پایداری» نیز به کار می رود. لذا در ادامه به شعر پایداری عرب و پیشینۀ می پردازیم.

ص: 7

شعر پایداری عرب، پیشینۀ آن و قیام عاشورا

در قلمرو تاریخ اسلام، از سپیده دم ظهور و بعثت پیامبر(ص) در مقابل مفاخره­ها و خودستایی­های پوک جاهلیت که گاه شبیخون­ها، قتل­ها، دزدی ها و سیاهی های دهشت زای خویش را می ستودند، زبانی فاخر وبا شکوه چهره نمود که ادبیات پیشین در مقابل آن با همۀ قدرت و توان بی رنگ و بی فروغ شد. «شاید نخستین سروده هایی که در ستایش و دفاع از ساحت پیامبر(ص) و مسلمانان شکنجه شده سروده شد، قصاید ابوطالب باشد. هنگامی که ابوطالب دید کار به سختی کشیده و هر قبیله ای از قریش، افراد مسلمان شدۀ خود را شکنجه می دهند و از دینشان بازمی دارند، در میان بنی هاشم و بنی­مطلب و عبدمناف به پا خاست و آنان را به حمایت از رسول خدا(ص) و نگهداری وی دعوت کرد. سپس همگی جز ابولهب به وی پیوستند و دعوت وی را در حمایت از رسول خدا(ص) پذیرفتند. ابوطالب که بدین کار، شادمان شده بود، قصیده ای در مدح آنان و فضل رسول خدا(ص) گفت که ابیاتی از آن چنین است:

«اذا جتمعت یَوما قُریش لمفخر

فَانُ حُصلت اشرافُ عَبدِ مَنافِها

وَ اِن فَخَرَت یوما فاِن مُحَمَّداً

فَعبدُ مناف سرها و صَمیمُها

فَقی هاشم اَشرافِها و قَدیمُها

هُوَ المُصطَفی من سرها و کریمُها!»

اگر روزی قریش برای مباهات و افتخار گرد آیند / عبد مناف روح و قلب آن است

و اگر اشراف عبد مناف را بخواهیم / شرافت و پیشتازی در بنی هاشم است

اگر افتخار هاشم را بخواهیم / محمد مصطفی(ص)... بزرگ و بزرگوار آنان است. (سنگری، 1385: 27).

ص: 8

پس از انتشار خبر بعثت پیامبر(ص) و بازگشت اعراب به بلاد مختلف از اولین حج بعد از بعثت، باز ابوطالب نگران حال پیامبر(ص) و حملۀ اعراب و پشتیبانی قریش بود و این دلواپسی خویش را در قصیده­ای سرود و تمام جان و هستی خویش را در راه دفاع از پیامبر(ص) به میدان آورد. ابوطالب در این قصیده هشدار می دهد که اگر شما قصد قتل او را دارید ما با تمام هستی از او دفاع می کنیم. در این سروده ابوطالب، پیامبر(ص) را بزرگ قوم معرفی کرده و رها کردن او را علامت تباهی و فساد قوم قلمداد نموده است.

کذ بتُم و بیت الله نُبزی محمدا

و نُسِلمه حتی نصرع حوله

و ما ترک قوم- لاابالک سیدا

و لما نُطاعن دونه و نُنا ضل

و نذهل عن ابنائنا الحلائل و

یحوطه الذمار غیر ذرب مواکل»

(همان: 28).

اما می توان گفت نخستین سروده در تاریخِ اسلام در صحنۀ نبرد، از آنِ حمزه سیدالشهدا(ع) است. «در تمام غزوات و سرایا، همواره شاعرانی بوده اند که در توصیف صحنۀ رزم، کشته شدن دشمنان، هجو دشمن و توصیف مبارزات مجاهدان مسلمان سخن بگویند. سوگ سروده هایی نیز در همان صحنۀ نبرد بر فراز پیکر خون آلود شهیدان یا پس از نبرد سروده شده است که برخی از آن ها را در سیرۀ ابن هشام و سیره النبی می توان یافت» (همان: 37).

ص: 9

«سروده های عصر پیامبر در تحلیل کلی و نهایی دارای مضامین زیر است:

1. معرفی و تبیین مکتبی که پاسداری از آن حتی به بهای مبارزه کردن تا پای جان، ارزش دارد.

2. شناساندن چهرۀ پیامبر.

3. ایجاد روحیه در افراد برای جنگ کردن تا پیروزی و امیدوار کردن آن­ها به فرا رسیدن امداد الهی.

4. ایجاد سستی و فترت در روحیۀ دشمن.

5. توصیف شهیدان و ارزش شهادت.

6. مرثیه و سوگ شهیدان.

7. هجو دشمنان (چرا که پیامبر به شعرا می فرمود: دشمنان را هجو کنید)(همان: 42 – 43).

لازم به ذکر است که در عصر پیامبر و امامان، شعر تنهاترین و اصلی ترین رسانه ای بود که به دلیل رابطه­اش با جامعه، کارکرد بسیار مؤثری داشت و شاعران جایگاه بالایی را به خود اختصاص داده بودند و شعرهای بسیاری برای ایجاد روحیه در افرادی که به جنگ می رفتند و نیز توصیف شهیدان و ارزش جهاد و مسائلی از این دست می سرودند. البته زیباترین سروده های پایداری در تاریخ اسلام را باید در حماسۀ شگفت و عظیم عاشورا جست وجو کرد. امام عاشورا خود چه در مسیر آمدن به کربلا و چه در عرصۀ نبرد، سروده هایی دارد که هر چند برخی از آن ها متعلق به شاعران بزرگ عرب مانند یزید بن مفرغ است، اما عمدۀ آن ها بدیهه سرایی هایی هستند که امام به مقتضای حال و اوضاع سروده است.

ص: 10

«رجزهای امام حسین(ع) در صحنۀ نبرد، همگی شورانگیز و شکوهمند، حماسی و استوار و سرشار از مفاهیم و مضامین عمیق ایستادگی، پاک بازی و آزادگی است. پس از کربلا، هر چند دشمن بر این باور بود که همه چیز پایان یافته است، اما گویی این حادثه، خود آغاز راه بود؛ چنان که خطبه های شگفت آور و ستم برانداز حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) نمونه های درخشان ادب مقاومت در مقابل بیداد به شمار می روند. پس از آن نیز سروده های فرزدق به ویژه قصیدۀ مشهور ایشان در مقابل هشام بن عبدالملک، سروده های شاعرانی چون داوود بن عباس یا داوود سلمی در سوگ شهیدانِ فخ، اشبع بن عمر و سلمی در رثای حضرت رضا(ع)، مرثیۀ «دعبل بن علی خزاعی» که در رثای فرزندش احمد سروده و در آن به هجو خلفای عباسی و شهادت حضرت رضا(ع) اشاره کرده است، شعر «علی بن عباس رومی» در شهادت یحیی- از نوادگان زیدبن­علی- و سروده های شاعران بزرگ دیگر بارقه هایی بود در شب بیداد که چهرۀ ستمگر را رسوا و حقیقت پنهان را آشکار ­می­کرد. در تاریخ شیعه، ادب مقاومت جایگاهی رفیع و گسترده دارد (همان: 44).

با وجود این حماسۀ عاشورا و قیام سیدالشهدا(ع) مهم ترین رخدادی بوده که باعث تحول مضمونی و معنایی در ادبیات عربی شده است. بااین حال، در طول تاریخ، نگاه به این واقعه، همیشه یکسان نبوده و در این میان، شرایط سیاسی حاکم بر جوامع تأثیر چشمگیری در زاویه دید شاعران

ص: 11

نسبت به جریان عاشورا داشته است. بُعد فردی و اجتماعی شخصیت امام (ع) و میزان نگاه شاعران به هر یک از آن ها، از مسائل قابل بررسی در اشعار عاشورایی عربی است. همچنین تعابیر به کار گرفته شدۀ آنان، حکایت از حضور ادبیات بکایی و حماسی دارد. گاهی نوع نگاه به عاشورا به عنوان یک تراژدی و گاهی به عنوان یک انقلاب و نهضت حیات بخش است. در دنیای عرب، حق طلبی شرافتمندانه، بیش از میدان های دیگر، به صورت ادبیات مقاومت آشکار شد.

همان گونه که در کار سیاسی، پیشگامی این حق طلبی با سوسیالیست های عربی بود، در کار ادبی نیز پیشتازی در دگرگونی با نویسندگان و شعرای سوسیالیست و کمونیست عرب بوده است. «در میان جنگ­هایی که بین اعراب تحت اشغال اسراییل انجام گرفت نسل نوینی به وجود آمد و چون نسل از قیود بردگی تعصب های مذهبی حکومت های عرب آزاد بود، هستۀ ادبیات نوینی را پرورش داد که با ادبیات عربی خارج از اسراییل تفاوت­هایی دارد. رئالیست بودن، خالی بودن از تعصبات مذهبی، حس قدرت طلبی، زورگویی و مشتمل بودن برحق طلبی و عدالت و مساوات و خواستن حق تعیین سرنوشت برای اعراب اسراییل، از ویژگی های برجستۀ این ادبیات است. رشد و نمود این نوع ادب عربی در کشور اسراییل تا پیش از جنگ 1967 بسیار محدود بود، زیرا که تحت فشار دولت اسراییل بود و هیچ راهی برای انتشار جز انتشار نشریات چپ اسراییل نداشت لیکن پس از جنگ 1967 دو عامل موجب گسترش هر چه بیشتر آن گردید:

ص: 12

الف- اشغال شدن بخش های تازه ای از سرزمین های عرب­نشین و روبه رو شدن با ستم ها و دربه دری ها و کشتار و شکنجه های جدید و در نتیجه بالا گرفتن نیروی مقاومت عرب و پیدایش گروه های فدایی و انجام دادن قهرمانی ها و جان فشانی های چشم گیر؛

ب- آزاد شدن نسبی احزاب و نشریات چپ و رشد و توسعۀ افکار شرقی در کشورهای عربی همسایۀ اسراییل.

این دو عامل سبب شد که این گونۀ ادب به نام ادبیات مقاومت و پایداری در همۀ محافل کشورهای عرب معرفی گردد (منزوی، 1384: 320). از معروف ترین نویسندگان ادبیات مقاومت می توان افراد زیر را نام برد:

محمود درویش، شیخ قاسم، توفیق زیاد، سالم جبران، راشد حسینی، حنا ابوحنا، عصام عباسی، سلیم یوسف جبران، تالیف صالح سلیم، مشل حداد، عیسی لوبانی، فتحی قاسم، عمر محمود زغبی، طارق عون، یعقوب مجازی، امیل حبیبی هایل، عسافله، نبیل عوده، محمد نفاع، عنیف صلاح سالم و محمد علی عطیه.

شعر ادبیات پایداری عرب در دورۀ معاصر

شعر مقاومت به معنای رایج و امروزی، هرچند ادامۀ مقاومت در شعر کلاسیک عرب است، اما با افزوده شدن عناصری به آن، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با بیداری ملل عرب همراه شد و با رواج شعر نو در این قلمرو تجلی و وضوح یافته است. در آن روزگار سرزمین های عربی

ص: 13

تحت سیطرۀ حکومت عثمانی بود و شاعرانی که احساس می کردند برای احراز هویت خود باید مردم را بیدار کنند به سرودن شعرهایی پرداختند که نفس آن اجتماعی و انقلابی پیدا بود. آنان مردم را برای اثبات وجود خود و حفظ و صیانت زبان عربی که مهم ترین شاخصۀ قومیت بود، به پایداری دعوت می کردند. از میان شاعران این دوره می توان به احمد شوقی و حافظ ابراهیم از مصر، معروف الرصافی و الزهادی از عراق، رشید سلیم الخوری و چند نفر دیگر اشاره کرد که بعدها الجواهری و ابراهیم طوقان شعر پایداری را ادامه دادند.

نوآوری محتوایی در شعر عرب در دهه­های نخستین قرن حاضر در اوج بود، اما نوآوری و تجدید در قالب ها، دو سه سال پس از پایان جنگ دوم جهانی ظاهر گردید. نخستین شاعرانی که دست به شکستن قالب­ها زدند، بدر شاکر السیاب و نازک الملائکه بودند که هر دو عراقی اند. پس از آنها شاعران دیگری از کشورهای عربی، هر کدام شیوه ای را در پیش گرفتند که آنان را در ردیف نخست و به عنوان نسل طلایه دار شعر نو می شناسند. شاعرانی مانند آدونیس و قبانی از سوریه، صلاح عبدالصبور از مصر، عبدالوهاب البیاتی و الحیدری از عراق... از جملۀ آن­هاست. اما اتفاق دیگری که پس از جنگ جهانی دوم رخ داد، اعلام برپایی کشور اسراییل و به رسمیت شناختن آن از سوی سازمان ملل بود. آواره­شدن یک ملت از دیار خود ضربه ای بود که ادبیات پایداری را با هیمه ای تازه شعله ور ساخت و نوعی شعر پدید آورد که چند دهه است رواج گسترده ای دارد» (بیدج 1389: 75).

ص: 14

شاخص­های شعر مقاومت عرب

اشاره

در اینجا به شاخص های شعر مقاومت عرب- هر چند به اختصار و با ذکر یک نمونه از شعر شاعران عرب می پردازیم تا رویکردها و مضامین این نوع شعر را بیش تر مشخص کرده باشیم. مضامینی که عبارت اند از: عشق به وطن و ستایش شهیدان، بیان هویت و غیرت ملی، دعوت به بیداری و جهاد و القای امید به آینده، تأکید و تکیه بر حرکت های مردمی، دعوت به اتحاد و دوری از تفرقه، شناساندن چهرۀ ظالم و بیان بیدادگری های او و محکوم کردن سران و کارگزاران عرب.

1- عشق به وطن و ستایش شهیدان

وطن و جانبازی در راه آن و شهادت، در فرهنگ عرب از اهمیت والایی برخوردار است. به طوری که این مضامین در ادبیات عرب، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. ازاین­ رو می توان ستایش وطن و تجلیل از جان باختگان و شهیدان را از شاخص های مهم دیگر ادبیات مقاومت عرب دانست. شهیدانی که به خاطر عشق به میهن، از جان خود گذشتند. این مبارزان در واقع هستی خود را به میدان نبرد بردند و نام وطن را نماد عظمت و افتخار و الگوی فداکاری ساختند. برای نمونه می توان از جبرا ابراهیم جبرا، شاعر پرآوازۀ فلسطینی نام برد که در شعرش از میهن نام برده و سرزمین خویش را مورد خطاب قرار می دهد و ضمن آن، از کودکی اش و خاطرات پیش از غصب کشورش سخن می گوید:

ص: 15

ای سرزمین ما، ای جایی که جوانی مان در تو

مانند رؤیایی، در سایۀ درخت های پرتقال

و میان درخت های بادام مزرعه ها گذشت

ما را به یاد بیاور، اینک که

میان خارهای بیابان ها

و کوه های سنگلاخ سرگردانیم (بدوی، 1369: 524).

2- بیان هویت و غیرت ملی

بیان آزادگی و غیرت ملی از شاخص های مهم دیگر ادبیات پایداری عرب است که در شاعران عرب، بازتاب گسترده ای دارد. آزادی، آرمان آزادی­خواهان است. ستیز با زندان، بند و اختناق، فضای پایداری شعر عرب را پر کرده است؛ درواقع، آزادی در ادبیات پایداری عرب، فرشته است، پیامبراست، نسیم و سبزه و درخت و بهار است و شاعر همواره در جست وجوی آن است که هویت آزادگی و غیرت ملی را در شعرهایش به نمایش بگذارد. احمد الصافی النجفی شاعر عراقی، در شعری با عنوان «آزادی جاودان» می گوید:

پس از مرگم مرا در صحرا افکنید، چه خوش است زندگی و مرگ من در صحرا

در قبر حبسم مکنید چون که از زندان، حتی پس از مرگ بیزارم

وقتی بدنم خورش کرکس ها و شیرهای درنده شود

اجزای پیکرم را خواهم دید که با من در هر سو در سیر و سیاحت اند

ص: 16

چه سفر بی نظیری است چنین سفری بعد از مرگ

که من در زندگی نیز به شوق آن جان می دادم (بدوی، 1369: 143).

3- دعوت به بیداری و جهاد و القای امید به آینده

شاعر و نویسنده عرب، از پس ابرهای تیرۀ یأس و سرخوردگی که آسمان چشمان مردم تحت ستم و جور را فراگرفته است، به روشنایی افق فردا نظر دارد و می کوشد با نوید دادن شکست ستم و پیروزی عدالت، مردم را به جهاد دعوت کند و بارقۀ امید را در قلب ها روشن نگه دارد. به این ترتیب این رسالت، در آثار منظوم و منثور شاعران و نویسندگان عرب با بهره گیری از وعده های قرآنی صورت می گیرد و البته شاعران و نویسندگان نیز به شیوه های دیگرمی کوشند مردم را به پیروزی نهایی حق بر باطل امیدوار کنند.

4- تأکید بر حرکت های مردمی

سخن گفتن از ملت و سرزمین و تکیه کردن بر حرکت های مردمی و جانبازی در راه وطن، از شاخص­های اساسی و مهم دیگر در ادبیات مقاومت و پایداری عرب است. «در این راستا، برای تأثیرگذاری بیش تر و تأکید بر اهمیت مشارکت و تحرک مردم، شاعر مقاومت عرب، استفاده از نمادهای ملی و اسطوره را بسیار مفید می داند. ازاین رو در شعر خود از این نمادها بسیار بهره می گیرد. البته هر

ص: 17

یک از شاعران به نحوی از این نمادها بهره گرفته اند. «شاعران مصر فقط به اسطوره های عربی که در میراث عربی قدیم وجود دارد، به خصوص به داستان های الف لیله و لیله- هزار و یک شب- توجه دارند، ولی شاعران دیگر عرب به اساطیر کهن عربی اکتفا نمی کنند بلکه اسطوره های ملل قدیم جهان را نیز در شعرشان می آورند. اسطوره ها و نمادها پل پیوند گذشته و امروزند.

«نیاکان من آنان اند

که سنگ اهرام را برافراشتند

و گلدستۀ اسلام را ساختند

و ما در روزگار پرافتخارمان

آشتی را پایه گذاری می کنیم

سوگند به اهرام و اسلام و آشتی

که تو را خواهم کشت

با همۀ شرنگ­هایی که تلخ­زار روزگار

به من چشاند

در خون تو شنا خواهم کرد (شکری، 1366: 446).

5- دعوت به اتحاد و دوری از تفرقه

شعر پایداری ملت خود را به وحدت و یکدلی دعوت می کند و از آن­ها می خواهد اختلافات و دشمنی ها را کنار بگذارند و به عهد و پیمانشان در مورد استقلال و آزادی وطن وفادار باشند. برای نمونه

ص: 18

شعری از احمد شوقی- شاعر مصری- می آوریم. شاعر در این شعر بر موضوع تأکید می کند که کشته شدن و ترور «بطرس باشا» آن ها را از ادامۀ راه باز نداشته است:

سدیدُ المرامی قدر ماه مُسَدد

تعالوا عسی نطوی الجفاءَ و عهده

الم تکُ مصر مهدَنا ثم لَحدنا

الم نکُ من قبلِ المسیح بن مریم

فهلا تسا قینا علی حُبه الهوی

و ما زال منکم اهلُ وُد رحمه

فلایثنکم عن ذمه قتلُ بُطرُس

و داهیه السُواس لاقی الدواهیا

و ننبذُ اسبابَ الشقاقِ نواحیا

و بینهما کانت لکل مغانیا؟

و موسی، وطه، نعبُدُ النیلَ جاریا؟

وهلا فِدیناه ضفافا و وادیا؟

و فی المسلمین الخیرُ مازالَ باقیا

فقدما عرفنا القتل فی الناس فاشیا

سدیدُ المرامی قدر ماه مُسَدد

تعالوا عسی نطوی الجفاءَ و عهده

الم تکُ مصر مهدَنا ثم لَحدنا

الم نکُ من قبلِ المسیح بن مریم

فهلا تسا قینا علی حُبه الهوی

و ما زال منکم اهلُ وُد رحمه

فلایثنکم عن ذمه قتلُ بُطرُس

و داهیه السُواس لاقی الدواهیا

و ننبذُ اسبابَ الشقاقِ نواحیا

و بینهما کانت لکل مغانیا؟

و موسی، وطه، نعبُدُ النیلَ جاریا؟

وهلا فِدیناه ضفافا و وادیا؟

و فی المسلمین الخیرُ مازالَ باقیا

فقدما عرفنا القتل فی الناس فاشیا

(شوقی، 1995/ 3: 325 -326)

او فردی با هدف بود که هدف تیر قرار گرفت و باتدبیرترین مردم بود که گرفتار مصیبت شد/ بیایید شاید دشمنی ها و جور و جفا را کنار بگذاریم و اسباب کینه را دور بریزیم/ آیا مصر گهواره و آرامگاه ما نیست که همواره در آن به آرامش می رسیم؟ آیا قومی نیستیم که قبل از موسی و عیسی و مصطفی، رود نیل را پرستش می کردیم؟/ آیا با عشق این نیل دیگران را سیراب نمی کردیم و مهمانی و دوستی به راه نمی انداختیم؟/ هنوز در میان شما اهل مودت و رحمت وجود دارد و خیر از میان مسلمانان رخت برنمی بندد/ ترور بطرس شما را از وفا به پیمان باز ندارد که کشته شدن افراد سنت دیرین روزگار ماست.

ص: 19

6- شناساندن چهرۀ ظالم و بیان بیدادگری های او

یکی از شاخص های مهم شعر مقاومت عرب، بیان جنایت­ها و بیدادگری­های ظالم است. در نظام های مستبد و بیدادگر، شکنجه و تازیانه­زدن و زندان، خفه­کردن فریادها در گلو، تبعید و ترور، قانون است. ازاین رو چنین عملکردهایی از سوی استبداد، همواره روح حساس شاعران عرب را می آزرد و آن ها را به واکنش در مقابل چنین عمل های غیرانسانی وا می داشت. در میان شعرای عرب، سروده های بسیاری را می توان یافت که در آن ها، چهرۀ ظالم و ظلم او به تصویر کشیده شده است. برای نمونه «جواد جمیل» شاعر عراقی در شعری با عنوان «ترور» می گوید:

صدای تق تق قدم هایشان بلند بود

صدایشان طعم مرگ می داد

و چشم هایشان چون چشمان وحوشی بود

که شب جنگ آن را پوشانده باشد

- «کیستند؟»

- «اسم لازم نیست!»

- «آمده ایم تا چیزهایی را بشناسی»

و آرامش شب

با صدای تیری لرزید

و ریسمان باریکی از خون

خاموشانه پیچید

...بر جسد زرد

یک تکه ورق پیدا کردیم

ص: 20

تروریست ها

نص قانون برایشان اجرا شد (جمیل، 1370: 78)

گرایش های مختلف شعر پایداری عرب

اشاره

در این بخش گرایش های مختلف شعر مقاومت و پایداری عرب را بررسی می کنیم؛ چراکه در جهان عرب شعر مقاومت از سرچشمه های بسیاری تغذیه شده و به همین دلیل جریان­های متفاوتی را به خود دیده است. مهم ترین این جریان­ها و گرایش ها، ملی و قومی، دینی و مذهبی، تاریخی و اساطیری و جهانی و انسانی است. حال به اختصار به بررسی هر یک از این گرایش ها می پردازیم:

1- گرایش ملی و قومی

شاعران عرب برای رساندن پیام پایداری از ابزارهای گوناگونی بهره می برند و گرایش به قومیت و ملیت که طالبان فراوان دارد یکی از این ابزارهاست. البته ملل عرب به رغم ادعای غلیظ قومیت در طول روزگاران متمادی، یکی از متفرق ترین اقوام نیز به شمار می آیند. «شاعران عرب بزرگ ترین ضرر و زیان قوم عرب را در پراکندگی آنان می دیدند و در سروده های خود مردم را به تجمع در زیر لوای قومیت و ناسیونالیسم (ملی گرایی) دعوت می کردند. برای مثال رشید سلیم الخوری شاعر لبنانی می گوید:

ص: 21

اریَ فی الافقِ نوراًٌ من بعیدِ

یلوحَ فهل تریَ یجلو الظلاماً

وَ اسمع فی بروعِ الشامِ صوتاً

و حرک فی قبورِهم الرماماً

ایا وطنی اروم لکَ المعالی و عیشاً مستقلاً و انتظاماً.

(در دوردست افق روشن می بینیم.

آیا این نور، تاریکی را می زداید؟

در سرزمین شام صدایی می شنوم

که سرزمین خفته را برانگیخته است

پژواکی سترگ مردم عراق را بیدار کرده

و استخوان مردگانشان را در گور لرزانده است

ای وطن من! استقلال، آرامش افراشتگی ات را آرزومندم) (بیدج1389: 78).

2- دینی و مذهبی

در شعر امروز عرب به دین و مذهب گرایش نشان می دهند. البته علاوه­بر قرآن کریم، به شخصیت های دینی- مذهبی، تاریخی و موروث های دیگر مانند حکایات و روزهای مشهور عرب نیز توجه می شود. «شاعران امروز عرب شخصیت های گوناگون دینی و مذهبی را به شعر خود دعوت می کند و از آن ها می خواهد برای پیشبرد سخن شاعر که زبان گویای مردم خویش است کمک کند. حال ممکن است این شخصیت در حافظۀ دینی شاعر هم قرار نگرفته باشد» (همان: 90).

ص: 22

3- تاریخی و اساطیری

شاعران عرب در گرایش به تاریخ از پهلوان ها و حماسه سازی های شخصیت های تاریخی و به کارگیری آن در وقایع امروز بسیار بهره می برند. برای مثال عنتره بن شداد، شاعر جاهلی، مرد دلیری است که آوازۀ قهرمانی های او به افسانه نزدیک می شود. این شخصیت در ادبیات عرب تمثیلی از شهامت و حق خواهی و استرداد حیثیت است. «بهره گیری از اسطوره در شعر عرب در آغاز از شعر مدرن عرب به ویژه الیوت و همفکرانش الهام گرفته شد. شاعر امروز از آنجا که دیدگاهی دیگرگونه دارد و از دیدگاه شاعران دیروز فراتر رفته است ناچار از به کارگیری ابزار بیانی گسترده تر و درخور دیدگاه خویش است که اسطوره یکی از آن ها است» (همان: 99). «نخستین شاعر عربی که به بهره گیری از اسطوره در شعر خود دست یازید، بدر شاکرالسیاب شاعر عراقی بود» (همان: 100).

4- جهانی و انسانی

شاعر امروز عرب در شعر خود به چگونه رسیدن و به زیبایی رسیدن و بهره گیری از حداکثر ظرفیت زبان و بیان برای رسیدن می اندیشد. یکی از راه های رسیدن، توجه کردن به چیزی فراتر از جغرافیای قومی و توجه به قلمرو فرهنگی جهانی است. امروزه رسانه ها از دورترین انسان های روی زمین در فرصتی کوتاه خبر می آورند. شاعر از آنجا که خود را چشم و زبان مردم می داند، از شادی ها و دردهایشان می گوید. اگر بر قومی ستمی می رود، شاعر با اندیشۀ فراگیر، این ستم را در آثار خود بازتاب می­دهد. شاعر

ص: 23

عراقی، لبنانی، سوری، مصری یا هر کشور عرب زبان دیگری که مردم فلسطین را آواره و ستمدیده می بیند، برای این ملت دربه در، شعر می سراید، به حمایت از او برمی خیزد، او را به مقاومت وا می دارد و ستم های رفته بر وی را به گوش جهانیان می رساند. «بر این اساس اغلب شاعران عرب برای فلسطین شعر سروده اند؛ چرا که مسئلۀ فلسطین برای آنان مسئلۀ ملی و قومی به شمار می رود... محمد الماغوط شاعر سوری می گوید:

ای عرب!

ای کوه های لذت و خمیر!

ای باغ های گلوله های کور!

از فلسطین شعر می خواهید

شعر از پیروزی و خون؟

دیروز

آن قهرمان نازک لب

به همراه باد

و توپ های غمگین

باز آمد

مهمیز بلند او

چون دو خنجر می درخشید

به او پیرمردی یا پتیاره ای بدهید

به او این ستاره ها

و شن های یهودی را بدهید...» (همان: 103 - 104)

ص: 24

ص: 25

فصل دوم

ادبیات پایداری ایران

اشاره

ص: 26

ص: 27

شایسته است که قبل از پرداختن به ادبیات پایداری در ایران گذری اجمالی بر شاعر، شعر و به طورکلی ادبیات پایداری جهان داشته باشیم. همان طور که مبرهن است سروده های پایداری مرز و سرزمین نمی شناسد. بنابراین شاعران و نویسندگان در تمام جهان با شعر و نثر خود با ادبیات پایداری سعی در بیداری و پایداری در برابر ظلم داشتند. «لویی آراگون، شاعر ادب پایداری فرانسه، التیام زخم خوردۀ کشورش را در طرح مفاهیم مجرد، عاطفی و انتزاعی چون جوهرۀ انسانیت تاریخ و تمدن می دید. لورکا، شاعر اسپانیایی به جست وجوی آزادی و عدالت اجتماعی بود؛ زیرا سلطۀ فاشیسم روح دموکراسی را افسرده کرده بود. سیمونوف و میخاییل لوکونین، رهایی انسان روسی و سرزمین روسیه را فریاد کردند. پابلو نرودا شاعر شیلیایی فراتر از زمین، عشق به طبیعت را مرام خود ساخت، ناظم حکمت در ترکیه حس میهن پرستی را در هم میهنان خویش بیدار کرد. جیانگ نام، شاعر ادب پایداری ویتنام از عشق و مبارزه در ویتنام سخن گفت و در واپسین

ص: 28

سال های قرن بیستم میلادی، شاعران ادب پایداری ایران به تقدیس شهادت، رسالت رهایی زمین از سلطۀ استکبار و تداوم انقلاب تاریخی عاشورا دل بستند» (کاکایی، 1380: 13). بیان مظلومیت ملل تحت ظلم در سروده های اکثر شاعران ایران به چشم می­خورد. آنان حلقه­های پیوسته تزویر جهانی، بیداد و استکبار را می بینند و با دیگر ملت­های مظلوم همدردی و همراهی می کنند؛ اگر مجموعه سروده هایی که در کشورمان برای فلسطین، بوسنی و هرزگوین و... سروده شده است، تنها در طی یک دهه (65 تا 75) جمع آوری کنیم بدون شک از چندین مجلد خواهد گذشت، در میان این خیل عظیم شاعران با موضوعاتی چون انزجار از دشمنان متجاوز و اشغالگر، ابراز همدردی با مظلومین سرزمین های تحت اشغال، بیان بیدادهای استکبار جهانی دعوت به پایداری و ستایش مقاومت مجاهدان، ایجاد بارقه امید در این ملل و رساندن فریاد مظلومیت ملل تحت ظلم به مردم جهان به سرایش شعر پرداخته­اند. در آثار شاعران «سروده ها و اشعاری هست که با تکیه بر اندیشه و آرمان دینی، تصویری از بیدادها و جنایات جهانی را ترسیم می کند. این نوع سرودن سابقه ای چندان طولانی ندارد. نخستین نمونه های آن به پنجاه سال اخیر برمی گردد. حساسیت شاعران و نویسندگان نسبت به مسائل جهانی مانند فلسطین، ویتنام، آفریقای جنوبی، کوبا، شیلی و اخیراً بوسنی و افغانستان و... شاعران و نویسندگان را برمی انگیخت تا برای مظلومیت و رنج مردم این سرزمین ها یا فداکاری مبارزان و آزادی­خواهان آن ها

ص: 29

شعر، مقاله و احیاناً نمایشنامه و فیلمنامه بنویسند. عمدۀ آثار پیش از انقلاب اسلامی در ایران در این زمینه از آنِ باورمندان تفکر چپ (مارکسیسم) یا روشنفکران متمایل به غرب بود. گاه در برخی مجلات مذهبی آن زمان سروده هایی با جهت گیری مذهبی، به ویژه دربارۀ فلسطین و الجزایر به چاپ می رسید اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در این زمینه شاهد سروده هایی و نوشته هایی ارجمند بوده ایم. در این اواخر، در طیفی گسترده در باب بوسنی­وهرزگوین، شاعران و نویسندگان به خلق آثاری زیبا دست زدند که به دلیل پیوند این آثار با تفکر و باور مذهبی، آن ها را می توان در مجموعۀ ادبیات دفاع مقدس جای داد» (سنگری، 1380: 17-16).

همانطورکه قبلا نیز گفته شد، سروده های پایداری در سراسر جهان وجود دارد و تنها به کشور ما محدود نمی شود. در ایران نهضت هایی چون نهضت شعوبیه، پس از ورود اسلام، اعتراضات مردم ایران به هجوم های خارجی چون حملات مغول ها، پرتغالی ها، روس ها، و ظهور جنگ نامه های منظوم، در عصر صفوی و بعد از آن دوران مشروطیت، وقوع انقلاب اسلامی، سپس هشت سال دفاع مقدس، اتفاق می افتد. با توجه به پیشینۀ ادبیات پایداری در ایران این گونه از ادبیات درون مایۀ جاودانه و همیشگی ادبیات فارسی است به طوری که هیچ یک از دوره ها را نمی توان از مقاومت و پایداری تهی دانست.

بااین حال «عموماً آنچه از کتب و نگاشته های پیشین محفوظ مانده و یا محل توجه بوده و اکنون به دست ما رسیده است غالباً در دایرۀ

ص: 30

نظارت و حفاظت دربار و حاکمیت ها و خاندان های با نفوذ و وابسته به قدرت های مطلقه و حاکم بوده است و یا اینکه در بین خواص اهل دانش و از طریق ضبط و نگهداری و استنساخ در بین علما محفوظ مانده است؛ یعنی کانون های حکومتی و دربار، ملجأ اهل دانش و کتب خانه اهل علم بوده اند. این را هم باید متذکر شد که بعضی گمان می کنند که اگر فلان دانشمند، نویسنده یا مورخ و یا محدث مرتبط با دربار و دستگاه بوده، نان خور و جیره خوار فرهنگی حاکمیت بوده است و به این نکته توجه ندارند که در زمان های گذشته، ما شرکت ها و مؤسسات بزرگ انتشاراتی در اختیار نداشته ایم که یک کتاب را در چند هزار نسخه چاپ کنند که از بین نرود و یا فایدۀ عام پیدا کند. به همین دلیل بسیاری از علمای بزرگوار در گذشته به ناچار برای حفظ و انتشار آثار فکری و فرهنگی و تاریخی با دستگاه حکومت ارتباط پیدا می کردند و همین امر سبب می شود که ادب پایداری در آن روزگار به نحو بارز و نمایانی وجود نداشته باشد و به ناچار در زیر لایه های پراکنده و به گونه ای کم رنگ، در ادبیات و تاریخ کلاسیک ما نمایان باشد. اگر برخی از آثار کهن ادب فارسی را ملاحظه کنیم می بینیم که جنبه های موعظه و ارشاد در آن ها فراوان است؛ این ارشاد و تعلیم به خصوص در باب آداب ملوک و اخلاق پادشاهان می تواند تا حدی به نحوِ غیرمستقیم اوضاع روزگار را نشان دهد. در دیوان های شاعران گذشته به هجویه های بسیاری برمی خوریم. هجویه سرایی گاهی جنبۀ اجتماعی و سیاسی داشته است؛ زیرا گویندگان در آن زمان که قدرتِ اقدام علیه حکومت را نداشته اند، از حربۀ هجو استفاده کرده اند» (مکارمی نیا، 1383: 95 - 96).

ص: 31

بااین حال حبسیه ها با تنوعی بسیار زیاد، همچنین ضرب المثل ها و قصه هایی که در پیشینۀ ادبیات ایران، به صورت شفاهی یا کتبی رواج داشته است به عنوان شاخه ای از ادبیات پایداری قابل بررسی است.

حوزه های ادب پایداری ایران

اشاره

حوزه­های محتوایی و موضوعی ادبیات پایداری علاوه­بر طرح آرمان ها و تفکرات، ضمن توصیف دلاوری های مجاهدان و یادکردی از پیروزی­های آنان، مخاطبین را به ایستادگی و داشتن غیرت و حمیت، ترغیب می نماید و با زنده نگه داشتن یاد و نام رهروان راه حق علاوه­بر سوگ­سرایی، بر حفظ ارزش ها نیز تأکید دارد. شاعران معاصر گاهی نیز دردمندانه بر افول ارزش ها مرثیه سرایی می نمایند و با یادآوری رشادت های دلاورمردان دیروز، مخاطبین خود را به ایستادگی در برابر تهاجمات گوناگون دشمنان امروز فرامی خوانند.

1- حوزۀ آرمان ها و تفکرات

زمینه­های طرح تفکر در ادب مقاومت، خدا، انسان، وطن دوستی، نمادگرایی تاریخی، اهداف عالی انسانی و آرمان های صلح­جویانه و آزادی­خواهانه است. بدیهی است تهاجم و اشغال سرزمین به منزلۀ سلب حق حیات توأم با آزادی و ارادۀ سرزمین اشغال شده است. کسب آزادی و تلاش برای نیل بیشتر به آن از مفاهیم اصلی شعر مقاومت در توجیه حقانیت دفاع است.

ص: 32

2- حوزۀ بیان شجاعت و ستایش فتح ها

سهم عمدۀ موضوعی در متون مربوط به ادب مقاومت، تحریض به ایستادگی در برابر دشمن، بیان شجاعت ستایش مجاهدان، توصیف صحنه های دلاورانۀ جنگ و ستایش فتوحات... ازجمله نخستین مضامین در حوزه های مقاومت و دفاع است که به منظور برجسته نمودن رشادت های حماسی و تحریض مردم به حضور در دفاع مقدس و ملی صورت می گیرد.

3- حوزۀ سوگ­سرایی و یادکرد فجایع جنگ

از جمله موضوعات ادبیات پایداری، بیان ویژگی های قهرمانان عرصۀ جنگ و توصیف قساوت دشمن در تخریب و ویرانی و کشتار و همچنین سوگنامۀ شهیدان است. هدف اصلی از بیان آن ها تحریض مخاطب به مقاومت و پایداری در برابر دشمن است. از شاخصه های مهم موضوعی در شعرهای ضد جنگ، بیان عواقب حزن آلود جنگ است. اما به هرحال شاعر در تمام موارد مطرح شده از لحنی حماسی سود می برد تا کنش های لازم را در احساس مخاطب پدید آورد.

ادبیات پایداری در دوران معاصر

با توجه به اینکه ریشۀ ادبیات پایداری در ایران به پیش از اسلام برمی گردد اما در زمان معاصر آثار نوشته شده در این زمینه قابل مقایسه با آن دوران نیست. امروزه بیش ازهرزمان دیگر، اصطلاح ادبیات پایداری در فضای فرهنگی کشورمان به

ص: 33

کارگرفته شده است. ادبیات پایداری ایران در سه مرحله شکل می گیرد:

1. ادبیات پایداری قبل از انقلاب اسلامی(مشروطیت)

2. ادبیات پایداری در دوران انقلاب اسلامی؛

3. ادبیات پایداری در هشت سال دفاع مقدس که یکی از افتخارات و دستاورد های آن، تولد ادبیات و هنر مقاومت و پایداری است» (حامدی کیا، 1389: 228) که قیام عاشورا تأثیر انکارناپذیری در آن دارد.

در ایران اسلامی، در هیچ دوره ای حتی دوران مشروطیت به اندازۀ زمان کنونی به ادبیات پایداری پرداخته نشده است. انقلاب شکوهمند اسلامی و جنگ تحمیلی هشت ساله به اشکال مختلف ادبیات پایداری را رونق بخشیدند.

در طول تاریخ وقوع حوادث تاریخی و اجتماعی موجب پدید آمدن آثاری با درون مایه های پایداری گردیده است. در دورۀ معاصر، ادبیات پایداری به جهت وقوع حوادث متعدد، مضامین متنوع و متعددی را پرورانده است. ازآنجاکه عقاید دینی و مذهبی بر ساختار جامعۀ ما حاکم است، بیشتر این مضامین برگرفته از آیات و روایات معصومین و فتوای فقهای مذهب تشیع است. در چنین شرایطی به خصوص هنگام بروز حوادث اجتماعی و تهاجم بیگانه، از سوی علما و فقها دعوت به جهاد، مبارزه، وحدت و همدلی شکل می گیرد. در دورۀ مشروطه، رهبری مبارزات و قیام ها از سوی علمایی همچون سید جمال الدین اسدآبادی، میرزا صالح شیرازی، آیت الله بهبهانی،

ص: 34

آیت الله طباطبایی، آیت الله سید حسن مدرس، شیخ محمد خیابانی و دیگران، رهبری امام خمینی(ره) در جریان قیام پانزدهم خرداد 42، وقوع انقلاب اسلامی سال 57 و جریان هشت سال دفاع مقدس گواه این ادعاست.

دردورۀ مشروطه، شاعرانی همچون عارف قزوینی، سید اشرف الدین گیلانی، ملک الشعرای بهار، فرخی یزدی، مسائلی چون قانون، آزادی، وطن و عدالت را مطرح کردند.

در دورۀ قاجاریه، مقارن با کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی ، شعر و شاعری دربار ی رونق خودرا از دست می دهد به طوری که در دوره پادشاهی مظفرالدین شاه، گویندۀ بزرگی برنمی خیزد. در این دوره که با حرکت های اصلاحی وتجدد خواهی کسانی چون عباس میرزا و امیرکبیر، مردم به پاره ای از آزادی ها دست یافته و حقوق سیاسی و اجتماعی خود را درک کرده بودند. با حضوری روزافزون در صحنه سیاست و اجتماع ودرنهایت تاثیرمتقابل آن درعرصه ی ادبیات،باعث بوجودآمدن مضامین و اندیشه هایی مانند آزادی، قانون، وطن، مبارزه با استبداد، ستایش از میهن و مسائلی دیگر از این قبیل گردید وبا تشکیل انجمن ها و مجلات ادبی از شعر به عنوان زبان برنده ای برای مبارزه بااستبداد بهره برداری شد.افزون برآن وقوع جنگ جهانی اول و انقلاب اکتبر روسیه (1917) نیزدر شعر و ادب تأثیری عمیق گذاشت و موجب پدید آمدن ادبیات کارگری در میان شاعران این دوره گردید.اما با روی کارآمدن حکومت پهلوی، این جریان به شدت سرکوب

ص: 35

شدکه قتل فرخ یزدی ومهاجرت ابوالقاسم لاهوتی ازپیشگامان شورش های کارگری علیه استبداد به اتحاد جماهیر شوروی از پیامدهای آن به شمار می رود (عظیم زاده،1387: 165).

«اگرچه شاعران قبل از کودتای 28 مرداد 1332 از آزادی بیان نسبی برخوردار بودند، غالباً تحت تأثیر احزاب مختلف و روزنامه های طرفدار آن ها به ویژه حزب توده قرار داشتند. پس از کودتا، قدرت شاعران محدودتر شد و شاعر مقاومت که هم جان خود را در خطر می دید و هم به تقلید از نیما ابهام را برای بیان مطالب برگزیده بود، شعر را از صراحت بیان خارج کردند؛ ولی بیشتر شعرا به علت ترس از ساواک، علاقه به وضع موجود و یا بی اعتنایی به رسالت شعر، به مسائل اجتماعی توجهی نشان نمی دادند و اقسام فجایعی که در زمان شاه وجود داشت و نیز برخی حوادث تاریخی، مانند قیام پانزده خرداد در شعر مورد توجه قرار نگرفته است. دلایل اوج و حضیض شعر مقاومت به اختناق حاکم بر جامعه، مبارزات مردمی و مسلحانه و همچنین با امید و ناامیدی شاعر ارتباطی مستقیم دارد؛ چنان که پس از کودتای 28 مرداد، شعر مقاومت دچار رکود شد؛ اما بعد از 1340 به دلیل مبارزات امام خمینی (ره) و مبارزات مسلحانه مردم به اوج خود رسید» (محمدی شکیبا:428.1378)

بعد از سال 1340 سرکوب مبارزان، وقایع تلخ اجتماعی و وضعیت نابه سامان اقتصادی، شرایط نومیدانه­ای را برای شاعران و نویسندگان بوجود آورده بود تا ازجمله عواملی باشد که بسیاری از شاعران به چریک پیوستند و برای چریکی های

ص: 36

جنگل شعرهایی با سمت و سویی سیاسی سرودند. این جریان شعری تا سال 1352 ادامه داشت.« بعد از اعدام گلسرخی، سانسور شدیدی از سوی رژیم اعمال شد و بسیاری از شاعران و نویسندگان ممنوع القلم شدند. در سال 1355 کارتر، رئیس جمهور آمریکا، شاه را موظف کرد که اصول حقوق بشر را در ایران به اجرا در آورد. نخستین نشانه های فضای باز سیاسی در تابستان 1356 ظاهر شد. برخی از نمایندگان مجلس و دولت مردان در رادیو و روزنامه ها به انتقاد پرداختند. در 17 دی 1356 با چاپ مقاله ای توهین آمیز به امام خمینی(ره) در روزنامه اطلاعات، نخستین جرقه شورش در قم در گرفت و پس از آن، آتش انقلاب به سراسر ایران سرایت کرد» (لنگرودی،1377: 16). در سال 1357 درست هم زمان با سقوط 2500 سالۀ حکومت شاهنشاهی ودر ادامه شروع جنگ تحمیلی، ادبیات پایداری با مضامینی چون مبارزه با ظلم و استبداد، زور و تزویر و استعمار توسط بیگانگان، ستایش آزادی و آزادگی،دعوت به همدلی وپرهیز ازتفرقه، وصف وستایش شهید وشهادت و بویژه کاربرد عناصر ارزشی وفرهنگی عاشورا دیده می شود.درواقع می توان گفت: «جنگ تحمیلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از بزرگ ترین رویداد و پدیده های تاریخ کشور در طول دو دهۀ گذشته بود که مضامین گوناگونی را در اختیار شاعران قرار داده است » (کاکایی، 1380: 51- 52).

هنوز چند صباحی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که این نهال نوپا مورد هجوم آفت های گوناگون قرار گرفت «در زمینۀ

ص: 37

ادبیات به معنای کلی کلمه صف متولیان ادب و هنر ایران اسلامی با ایران دموکراتیک و حتی غیر اسلامی از یکدیگر جدا شد؛ به زبان دیگر صف شعرا و نویسندگان اهل ولایت با غیر ولایی و حتی غیر الهی از یکدیگر جدا شد» (اکبری،1377: 10) گروهی از شاعران در دهه های بیش از انقلاب تمایلات مذهبی داشته اند که با پیروزی انقلاب، درآثار بعدی خود، دستاوردهای جدیدی بویژه درراستای فرهنگ اسلامی با تجربه های پیشین خود درآمیختند و توانستند به عنوان شاعرانی پیشکسوت، نسل جوان و گروه مستعد و معتقدی را در کنار خود پرورش دهند. از شاعران این گروه می توان محمدجواد محبت، حمید سبزواری ، علی معلم و... را نام برد.

مروری بر وضعیت سیاسی، اجتماعی ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی

ادبیات به خصوص ادبیات پایداری در هر عصر، بازتاب اوضاع و حوادث موجود در آن عصر است. مقطع مهم تاریخ سیاسی ایران در عصر مشروطه به سال های بین 1284 ش. مصادف با صدور فرمان مشروطه توسط مظفرالدین شاه تا سال 1304 ش. یعنی برقراری سلسلۀ پهلوی توسط رضاخان پهلوی مربوط می شود. در این سال­ها، کشور ایران با جریانات سیاسی و اجتماعی درگیر تنش های مهمی در سیر تاریخی خود گردید.

«پس از ترور ناصرالدین شاه که نتیجۀ حق طلبی های مردم بود، جسارت آن­ها در راه کسب استقلال و یک حکومت مردمی

ص: 38

بیش­تر شد تا اینکه پس از به تخت نشستن مظفرالدین شاه با جرقه­ای که توسط علاءالدوله ایجاد شد و عده ای از تجار و افراد متشخص تهران مورد بی حرمتی قرار گرفتند به یکباره مردم به رهبری علما سر به شورش نهادند و پس از کشمکش­های بسیار و بست نشینی ها، شاه قاجار به درخواست آنان مبنی بر عزل عین الدوله و علاءالدوله و تشکیل شورای ملی و... تن داد و در سال 1284 ش. فرمان مشروطیت صادر و مجلس شورای ملی با ترکیبی از نمایندگان مردم تشکیل شد .(آشتیانی،1380: 98)

این تاریخ، مبدأ مهمی در ادارۀ مملکت توسط نیروهای مردمی و محدود کردن قدرت و تسلط شاه و وزرا در کشور بود. اما این پیروزی­ها، خواب وخیالی بیش نبود، پس از درگذشت مظفرالدین شاه (مدتی کمی بعد از صدور فرمان مشروطه) محمدعلی شاه که اساساً با مجلس و مشروطیت مخالف بود، بر تخت نشست و بعد از مدتی بنای مخالفت با مجلس را گذاشت تا سرانجام در سال 1278 ش. با بمباران مجلس و قتل و تبعید آزادی­خواهان به اولین دورۀ مجلس خاتمه داد.

پس ازاین جریان، مردم که مجلس و مشروطه و در واقع حق وحقوق خود را ازدست رفته می­دیدند در نقاط مختلف سر به شورش برداشتند که در این میان آذربایجان بیش­تر از همه مؤثر افتاد و پس از کشتارهای بسیار، انقلابیون در سال 1285 ش. تهران را فتح کردند و محمدعلی میرزا از سلطنت خلع و جای او را به پسر دوازده ساله اش احمدشاه دادند. (مدنی، 1357: 248 و245 و235 و آشتیانی، 1380: 989 و990).

ص: 39

از آنجا که نهضت مشروطیت برپایۀ اسلام و به حکم قرآن و ارزش­های اسلامی به وجود آمد، با نفوذ شخصیت های غیرمعتقد، سودجو و ناسالم به ویژه در مجلس دوم نقش اسلام کمرنگ و انحراف مشروطیت پس از تشکیل این مجلس نمایان گردید و سرانجام با مخالفت و اقدام نظامی روسیه به دلیل ورود مورگان شوستر امریکایی به ایران کابینۀ وقت ناصرالملک مجبور به پذیرفتن خواستۀ روسیه گردید و مجلس مخالف تعطیل شد. نکتۀ حائز اهمیت در اوضاع سیاسی ایران عصر مشروطه این است که در این دوران، بیگانگان و استعمارگران، حضوری دائمی در ایران داشته اند و این خود، موجب تنش­ها، انحرافات سیاسی و زد و بندهای پنهانی بود. این کشورها چنان حضور خود را به حق می­دانستند که به سادگی به خاک ایران وارد می شدند و قراردادهایی بر اساس منافع خود می­بستند. در واقع اختیار مملکت از کف دولت خارج بود و به علت واگذاری امتیازهای تعهدآور ، یارای مخالفت با سیاست­های آنان را نداشتند.

از دیگروقایع مهم سیاسی جنگ جهانی اول در سال 1293 ش. بود که به موجب آن، نقش روسیه در سیاست­های داخلی ایران کمرنگ گردید. «در جنگ جهانی اول اگرچه ایران از ابتدا بی طرفی خود را اعلام کرد، اما همواره مورد تاخت وتاز نیروهای درگیر جنگ بود. همین­طور که کمتر نقطه ای از کشور، از حضور فیزیکی و نظامی دولت های درگیر در امان بود و در این بین، صدمات شدیدی به جامعۀ ایران وارد آمد و به خرابی و فقر و هرج ومرج دامن زده شد» (آرین پور،1373: 22).

ص: 40

در این گیرودار، مردم که هنوز در پی کسب آزادی و استقلال وطن بودند از پای نمی­نشستند به طوری که در نقاط مختلف کشور جریان های سیاسی مهمی به وقوع پیوست. این جریان­ها و اتفاقات سیاسی و اجتماعی محیط ایران را متشنج تر می ساخت و راه را برای عوامل سودجو هموارتر می کرد، قرارگرفتن جامعۀ ایران در جریان­های سیاسی و تاثیر آن بر اوضاع اجتماعی، در رأس کار بودن اشخاص نالایق، قراردادهای بسیار نظامی و اقتصادی که جامعه را بندۀ بیگانگان کرده بود منابع طبیعی زیرزمینی که به تاراج رفته بود واستبداد و خفقانی که دراوضاع سیاسی ایران حکمفرما بود اوضاع دورۀ رضاخان در سال 1302 بوده است اما وی در ادامه با طرح مسائلی چون جمهوری خواهی، توانست طرفداران زیادی پیدا کند به طوری که در سال 1304 با اعلام مجلس مؤسسان به عنوان شاه ایران شناخته شد. بنابراین سرانجام همۀ این غائله­ها با ظهور این فرد مستبد در صحنۀ سیاسی ایران فروکش کرد و مردم که از شدت نابه­سامانی به ستوه آمده بودند با تبلیغات گسترده ای که صورت پذیرفت او را منجی خود دانستند ودرنهایت رضاخان دفتر جدیدی را در تاریخ سیاسی ایران گشود.

مروری بر وضعیت فرهنگی ایران

تاریخ شعر مقاومت در ایران از زمان مشروطه آغاز شد؛ تا قبل از سال 1320 شاعرانی چون سید اشرف الدین گیلانی، محمدتقی بهار، ابوالقاسم لاهوتی، عارف قزوینی، میرزادۀ عشقی و فرخی یزدی، به

ص: 41

سرودن آن همت گماشتند. در شعر دورۀ مشروطیت «موضوع پایداری در برابر ظلم و بیداد، ناآگاهی و استبداد، آلودگی صاحب منصبان و طمع همسایگان، بسیار دیده می شود، چنان که محمد تقی بهار خطاب به محمدعلی شاه می سراید:

وای به شاهی که رعیت کش است

حال خوش ملت از او ناخوش است»

(آرین پور، 1355، ج1: 127).

«او شعری را به مشیرالسلطنه، وزیر دربار، می­دهد و برای محمدعلی شاه می فرستد که با این بیت آغاز می شود:

پاسبانا! تا به چند این مستی و خواب گران

پاسبان را نیست خواب، از خواب سر بردار هان»

(همان: 128)

در این زمان بود که عارف، شروع به سرودن اشعار ملی و سیاسی خود کرد و اولین غزل خود را با عنوان «زنده باد و نابود باد» سرود:

آورد بوی زلف توام باد زنده باد

هرگز نمیرد آن پدری کو تو پروراند

نابود باد ظلم چو ضحاک مار دوش

ز آشفتگی نمود مرا شاد زنده باد

و آن مادری که چون تو پسر زاد زنده باد

تا بود و هست کاوه حداد زنده باد

(عارف،1364: 17)

ص: 42

در این زمان، عارف که مشروطه را در خطر می­دید، غزلی سرود و در آن، محمدعلی شاه را فردی مستبد معرفی کرد و این حادثه (به توپ بستن مجلس)... را عامل افشای چهرۀ واقعی شاه دانست:

ز زلف بر رخ همچون قمر نقاب انداخت

هلاک، ناوک مژگان آن که سینۀ ما

رها نکرد دل از زلف خود به استبداد

فغان که هاله به رخسار آفتاب انداخت

نشانه کرد و بر او تیر بی حساب انداخت

گرفت و گفت تو مشروطه­ای، طناب انداخت

(عارف،1364: 18)

«پس ادب پایداری در کشور ما هم زمان با انقلاب مشروطیت و جنگ جهانی اول متأثر از گرایش های ملی و میهنی بود. در شعر مشروطه، وطن جغرافیای معین می یابد. ابوالقاسم لاهوتی و بهار در ترویج حس وطن دوستی و میهن پرستی اهتمامی خاص داشتند. پس از جنگ جهانی دوم، سلطۀ تفکر اومانیستی ادب پایداری ما را مشحون مفاهیم غیر دینی کرد. هم زمان با تجدید حیات اسلام در کشورهای بحران­زادۀ آسیایی و آشنایی اندیشمندانِ شرق با درکی نو از مفاهیم دینی و در پرتو قیام های دینی، مقاومت در برابر ظلم در کشورهای خاورمیانه ظهور می کند که انقلاب اسلامی و انتفاضۀ فلسطین دو نمونۀ برجستۀ آن به شمار می آید» (کاکایی، 1380: 12).

ص: 43

در ایران قبل از مشروطه، ادبیات و شعر این عصر نیز دوران معروف به دورۀ بازگشت را پشت سر می گذاشت.با تحولاتی که در اوضاع سیاسی- تاریخی و اجتماعی ایران به وقوع پیوست، شعر نیز قدم در راه تغییرات و تحولاتی محتوایی و ساختاری گذاشت. به طوری که دیگر مدح و ثنای شاهان و وصف معشوق زیبنده نبود. بلکه این مصالح ملی بود که می بایست دغدغۀ هر شاعر و نویسنده متعهد می بود. «شاعران وظیفۀ راهنمایی مردم در مقاطع مختلف سیاسی و اجتماعی را بر عهده داشتند، ادبیاتی که پرخاشگر و ستیزه جو بود، توده های وسیعی از مردم را به قصد آموزش و آگاهی نسبت به عقب افتادگی و به تاراج رفتن ثروت های مادی و معنوی، مخاطب قرار داد» (آژند،1363: 29).

همان طور که گفتیم در این دوره شعر سنتی با مفاهیم جدیدی مواجه می­شود. مفاهیمی مثل وطن پرستی، آزادی خواهی، حمایت از ایران، مبارزه با استبداد و... که شاعر در این بین به بیان این گونه مسائل می­پردازد. به این ترتیب شاعر از سویی در چارچوب سنت­ها و قوانین اثر کلاسیک گرفتار است، از سویی دیگر مخاطب جدیدی را در نظر گرفته که زبانی بسیار ساده تر از زبان شعر کلاسیک را می پسندد. این دو علت سبب می شود که شعر به سادگی روی آورد و زبانی درخور فهم عوام برگزیند؛ یعنی شعر کوچه و بازار. «این گرایش به مرور، سبک نوینی در شعر به وجود می آورد که ترکیبی از زیبایی شناسی عوام و استتیک (زیباشناسی) شعر سنتی بود» (لنگرودی،1370: 36).

ص: 44

توجه به قابل فهم بودنِ شعر برای عوام، سبب افت کیفیت شعر از نظر هنری و ادبی شد. گذشته از زبان شعر که به مناسبت محتوای جدید، تغییراتی در آن حاصل شد، در توصیفات شاعرانه نیز دگرگونی به وجود آمد؛ یعنی شاعر این دوره، غالباً به وصف واقعیات می پرداخت و سعی داشت، جلوه­هایی از زندگی و رویدادهای آن را جلو چشم خواننده مجسم سازد و بدین ترتیب به نوعی واقع­گرایی شاعرانه یا توصیف رئالیستی در شعر فارسی دست یابد.

به این ترتیب می بینیم که هدف اشعار دورۀ مشروطه یا سبک مشروطه، به طورکلی بیداری مردم و برانگیختن احساسات ملی و میهنی و ترویج آزادی بیان فردی و اجتماعی و طرد خرافات و اندیشه های سست و ناروا و پیکار با بیگانه بود. «شکل گیری تدریجی طبقۀ متوسط و اندیشۀ تجدد در دورۀ قاجار خواست مشروطیت و حکومت قانون را به همراه دارد. در چنین وضعیتی، ارزش­های تثبیت شدۀ کهن، اهمیت خود را از دست می­دهند و ملت و آزادی­های بورژوایی اعتبار می­یابند. هم زمان با تحولات بنیادی اجتماعی و به خودآیی و خویشتن­نگری ملی، ادبیات نوینی شکل می­گیرد که مهم­ترین خصوصیتش انتقاد از تمامی مظاهر تحجر سیاسی و فرهنگی است» (میرعابدینی، 1377: 17).

به دنبال این اخذ و اقتباس، سیاسیون و تجدید­طلبان در ایجاد جنبش­های ملی و میهن پرستی می کوشیدند. شعرا و نویسندگان نیز به همراهی با این جنبش­ها و حمایت از آن­ها می پرداختند. به این ترتیب وطن دوستی، گرایش به ایران

ص: 45

و ناسیونالیسم را می توان از درون مایه ها و محورهای معنایی خاص شعر فارسی در دورۀ معاصر به خصوص شعر دورۀ مشروطه دانست.

در این دوره، وطن و ملت و به تبع آن، گذشتۀ تاریخی و ملی ایرانیان جای بلندی را در شعر به خود اختصاص داد، البته در این میان، نوع نگاه شاعران به مفهوم وطن با یکدیگر متفاوت بود. مثلاً در شعر ایرج میرزا وطن یک پدیدۀ توصیفی است. یعنی از نظر او، این شاهان نیستند که چنین وضعیتی را به ایران تحمیل کرده اند، بلکه مدیران کوچک تری هستند که به دلیل بی لیاقتی، کار شاه را دشوار می کنند. اما شاعرانی چون عارف و عشقی، خود را متعهد به وطن و ملت می­دانند و از نظر آن­ها شاهزادگان و سلاطین قاجار وطن فروشانی هستند که بر ویرانه های وطن چون جغدهای شوم نشسته اند و می خوانند.

درصورتی که در شعر کلاسیک فارسی، مفهوم وطن تقریباً وجود ندارد؛ چرا که وطن پیامد شکل­گیری مفهوم ملت است و ملت مفهومی مدرن به شمار می رود. در گذشته مفاهیمی مانند قوم، قبیله و نظایر آن­ها نقش اصلی را در روابط بین المللی و اقوام ایفا می کرده­اند. «به طورکلی تلقی مسلمانان ایرانی نیز در گذشته نسبت به وطن با پس از مشروطه فرق داشت و وطن اسلامی شامل سرزمین­های محل زندگی مسلمانان می­شد؛ یعنی مسلمانان به تعبیر امروزی نگرش انترناسیونالیستی نسبت به اسلام داشتند. شاید بهترین مفسر این دیدگاه را بتوان اقبال لاهوری نامید که در اشعار خود از یک وطن بزرگ اسلامی

ص: 46

که تمام مسلمانان را از نژاد و رنگ و ملیت­های مختلف دربر می گیرد سخن می گوید» (اکرام، 1333: 13).

نخستین جرقه های آتشین شعر وطنی در عصر مشروطه در اشعار نویسندگانی چون ادیب الممالک فراهانی، سید اشرف الدین گیلانی، دهخدا و بهار نمایان شد. این ادیبان شاخص، هم زمان با سروده هایشان فعالیت سیاسی و اجتماعی و دموکراسی نیز داشته اند. شروع شعر وطنی و نشان دادن احساسات وطن­خواهانه، ظاهراً با «ادیب الممالک فراهانی» است:

گریه کن بر وطن که گریۀ تو

به هوای وطن، زنان گریند

چشم دل را همی کند روشن

گر نگریی تو، کم تری از زن!

(آرین پور، 1373: 324)

بعد از ادیب شاعرانی چون بهار، نسیم شمال و عارف قزوینی را می­توان سرایندگان شعر وطنی نامید و در میان آن­ها بهار را می توان در عرصۀ شعر وطنی، بهترین ستایشگر دانست (شفیعی کدکنی،1383: 38).

ای وطن خواهان سرگشته و حیران تا چند؟

کشور دارا و نادار و پریشان تا چند؟

بدگمان و دو دل و سر به گریبان تا چند؟

گنج کیخسرو در چنگ رضاخان تا چند؟

ملک افریدون پامال ستوران تا چند؟

(بهار، 1368: 516)

ص: 47

نکته­ای که در اشعار شاعران پس از مشروطه ازجمله شعر بالا به خوبی نمایان است، توجه بسیار به تاریخ ایران باستان است و این توجه تا حدود زیادی مرهون رشد گرایش­های ناسیونالیستی است که در ادامه ادبیات مقاومت را به وجود آورد و رشد داد.

توجه به وطن، علاوه ­بر اینکه به صورت اظهار علاقه نسبت به آن مطرح می شود، گاهی نیز با شکایت از نابسامانی اوضاع ایران همراه است. فقدان آزادی سیاسی، رشد اجتماعی، سرسپردگی حکومت­ها به قدرت­های خارجی، رکود اقتصادی معیشتی، وجود نابرابری­های اقتصادی- اجتماعی و انحطاط فرهنگی به ویژه دخالت­های روزافزون قدرت­های مسلط خارجی مانند روسیه و انگلستان در امور داخلی ایران، زخم­هایی بر دل ریش شاعران آزادی­خواه و وطن­پرست بود که در اشعار آن­ها اندوه و حسرت ناشی از این زخم­ها انعکاس می­یافت. ازجمله این شاعران، بهار، نسیم، فرخی یزدی، عشقی و عارف بودند که نابسامانی­های اجتماعی و سیاسی ایران را در اشعار خود منعکس می­کردند. مثلاً عشقی در یکی از اشعارش می­گوید:

ای دوست ببین بی سروسامانی ایران

بدبختی ایران و پریشانی ایران

از قبر برون آی و ببین ذلت ایران

این ذلت ایرانی و ویرانی ایران

ص: 48

آوخ که لحد جای تو شد تا به قیامت

رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران

از وضع کنونی و ز بدبختی ملت

زین فقر و پریشانی و ویرانی ایران

(عشقی،1344: 368)

بهترین جلوه گاه وطن در شعر مشروطیت با مفاهیم مختلف آن است. عارف قزوینی می گوید: وقتی تصنیف وطنی ساخته ام که ایرانی از هر ده هزار نفر، یک نفرش نمی دانست وطن یعنی چه؟ تنها تصور می کردند وطن شهر یا دهی است که انسان در آنجا زاییده شده باشد. شکر خدا که بعد از مشروطه معنی وطن فهمیده شد (قزوینی،1364: 334).

بعضی از این شعرا مانند عارف، عشقی و.... احساسات وطنی خود را بیش­تر شبیه به طرز نگرش اروپاییان بیان کرده­اند و حتی در برخی موارد، این احساسات وطنی رنگ و بوی شوونیزم به خود می گیرد؛ به ویژه آنجا که مسائلی دربارۀ قوم عرب بیان می­شود.

جامعه شناسی ادبیات پایداری ایران

اشاره

در ادامه نگاهی کوتاه می افکنیم به ادبیات پایداری از منظر جامعه شناختی تا در این نگاه هم بتوانیم ویژگی های این نوع ادبیات را دریابیم و هم اینکه انواع متفاوت و متنوع آن را در حوزه های مختلف بررسی کنیم. ویژگی های مهم ادبیات پایداری را می توان چنین بیان کرد:

ص: 49

تعهد

«شناسۀ اصلی در ادبیات پایداری، عنصر تعهد است؛ یعنی ادبیات پایداری را نوعی از ادبیات متعهد و ملتزم می دانیم. ادبیات متعهد بنابر آنچه در منابع نقد ادبی معاصر آمده است به نظریۀ ژان پل سارتر نسبت داده شده است. او به صراحت در مورد ادبیات ملتزم می گوید: « غرض از ادبیات، تلاش و مبارزه است. تلاش و مبارزه برای نیل به آگاهی، برای تحرّی حقیقت و برای آزادی انسان و ازاین روست که نویسنده در مقابل عملی که می کند، مسئول است. برای چه می نویسد و دست به چه اقدامی زده است و چرا این اقدام مستلزم توسل به نگارش بوده است؛ زیرا سخن گفتن در حکم عمل کردن است» (سارتر، 1348: 35).

«نظریۀ ادبیات متعهد و ملتزم به زمانی برمی گردد که بزرگ ترین معجزۀ الهی برای هدایت نوع بشر به وقوع پیوست و قرآن کریم بر نبی مکرم نازل گردید، قرآن که راهنمای جامع و کامل انسان در هر زمینه ای است در باب شعر به عنوان مظهرِ اتمّ کلامِ ادبی، نکاتی را مطرح نموده و تفاوت شاعر و شعر متعهد را از غیر متعهد در آیات مختلف بیان فرموده است. در اینجا تنها به ذکر آیاتی که به واژه های شعر و شاعر تصریح دارند اشاره می شود. در قرآن کریم یک بار واژه ی شعرا، یک بار کلمۀ شعر و چهار بار واژۀ شاعر آمده است:

1. سورۀ شعرا، آیات 224- 227؛

2. سورۀ یس، آیۀ 5؛

ص: 50

3. سورۀ صافات، آیۀ 36؛

4. سورۀحاقه، آیۀ41.

با همین برداشت از قرآن، شعر جهت پیدا کرد و در باب شعر و شاعر باید و نباید و مقصد و مقصود مطرح گردید و این باید و نبایدها مفهوم شعر متعهد را نمایان می کند. پس می توان نتیجه گرفت که عنصر اصلی در ادبیات پایداری، تعهد است. تعهد در برابر حیات معنوی و مادی و به عبارتی پایداری برای رسیدن به هدف زندگی متعالی» (امیری خراسانی، 1387: 92).

حضور و نقش مردم

ادبیات پایداری با حضور مردم و نقش آن­ها، معرفی و شناخته می شود. برای مثال هر زمان کشور ما ایران از سوی نیروهای خارجی یا عوامل مستبد داخلی مورد ظلم واقع شده، ادبیاتی بارنگ و بوی پایداری پدید آمده است و این ادبیات زمانی گسترده­تر و آشکارتر، قدم در نبردی فرهنگی گذاشته که قدرت حضور مردم در مسائل سیاسی و اجتماعی بیشتر بوده است.

تحولات اجتماعی

دگرگونی های اجتماعی ممکن است از طرق مختلف به وقوع بپیوندد: مثلا از طریق:

- وجود یک حاکم مستبد؛ حاکمیت فردی وابسته به قدرت های خارجی بر یک جامعه؛ هجوم دشمنان و تجاوز آنان به مرزهای یک کشور.

ص: 51

به گواه تاریخ، ملت غیور ایران همیشه در برابر هر سه مورد ذکر شده بی تفاوت نبوده است و مجاهدت ها و ایثارگری های آنان به ویژه در رویارویی با مهم ترین رخداد اجتماعی تاریخ معاصر ( بعد از انقلاب اسلامی)، یعنی جنگ ایران و عراق در تاریخ ثبت است رویدادی که بدون شک تحولات اجتماعی انکارناپذیری را به دنبال داشته است.

رهبران معنوی

پیشروان فکری هر جامعه ای که در برابر حاکمیتی جبار، با تولیدات فرهنگی بر مردم زمان خویش تأثیر گذارند به دلیل بهره گیری از ابزارهای ادبی در آفرینش ادبیات پایداری نقش آفرین می باشند. نمونۀ بارز آن کتاب «حکومت اسلامی» یا «ولایت فقیه» قبل از تشکیل حکومت جمهوری اسلامی توسط حضرت امام خمینی (ره) است.

ادبیات پایداری در دورۀ انقلاب اسلامی

با ظهور انقلاب اسلامی و تاثیر آن درتمامی شئون زندگی مردم و با جاری شدن سرچشمه زلال فرهنگ اسلامی، شاعران و نویسندگان نیز که برخاسته از درون جامعه بوده­اند، بنا به مقتضیات انقلاب، تحت تاثیر قرارگرفتند و ارزش ها و مفاهیم تازه­ای را در آثار خود به یادگار گذاشتند در ادامه با شروع جنگ تحمیلی و پدید آمدن انگیزه­های جدید، جهشی بزرگ در ادبیات فارسی به وجود آمد. تا در آن ادبیاتی به نام انقلاب اسلامی شکل بگیرد. «ادبیاتی

ص: 52

که آیینه ی باورها، نگرش ها و جلوه گاه آرمان های بلند و زلالی است که در آن اشک و لبخند، آرامش و خطر، فریاد و سکوت، خاکستر و آفتاب و خشم و نرمش هم خانه اند. شناختن و شناساندن ادبیات اسلامی، معرفی جریان زلال و جوشانی است که از متن قرآن سرچشمه گرفته، از ساحل سرزمین عطش کربلا گذشته و امتی عاشق و پایدار بالنده را در عصر قحطی ایمان و روزگار ظلمت زده، آبدیده، صبور، بزرگ و پیروز ساخته است» (تقوی، 15/1/1392 http://www.hawzah.net)

انقلاب اسلامی ایران به عنوان واقعه ای بزرگ و تحولی بنیادین و آرمانی در جامعه، با لحظه هایی سرنوشت ساز، حادثه هایی بزرگ و نشیب و فرازهایی که با حیات انقلاب پیوند داشت بر ادبیات، به ویژه شعر تأثیر بسیار زیادی داشته است. شعرِ حمید سبزواری که در همان روزهای آغازین انقلاب سروده شده است نوید امید به آینده است:

«سحر از راه می آید

این پیغام را پیک نسیم از دور دست آورد

و من بوی سحر را از دم طوفانی این ظلمت دیوانه می بویم

و

می خوانم

فروغ صبح را در وحشت این ظلمت گستاخ

طلوع صبح را، لختی دگر تبریک...» (سبزواری، 1368: 394).

با شروع جنگ تحمیلی ایران و عراق و دعوت به پایداری در مقابل دشمن بیگانه، واژگان قدیمی و ازیادرفته فرهنگ دیرینه

ص: 53

اسلامی- ایرانی دوباره احیا شدند. هدف عمدۀ شعر سال های نخست دفاع مقدس، توجه به مضمون جهت تهییج تودۀ مردم و بسیج نیروها و ایجاد وحدت و همدلی بوده است. ازآنجا که انقلاب اسلامی ایران، با حضور مردم و براندازی رژیم پهلوی همراه بود در شعرِ این دوره تشویق به همبستگی و متحدشدن علیه آمریکا و دشمن بعثی دیده می شود.

ازجمله مضامین مورد نظر شاعران این دوره می توان به موارد زیر اشاره کرد: « مضامین حماسی، مبارزه با دشمن، حماسه سرایی عاشورا، آرمان های دینی، ثبت وقایع، مرثیه و سوگ سرایی، غزل سرایی بیشتر از نوع عارفانه و... است.

گذری بر شعر عاشورایی بعد از انقلاب اسلامی

با بررسی تاریخچۀ شعر فارسی می بینیم که بخش زیادی از آن ادای احترام شاعران به واقعه عاشورا است. عمیق ترین و پرمحتواترین اشعار به لحاظ اندیشه و همچنین عاطفی ترین و حماسی ترین اشعار تاریخ ادبیات ایران در زمینۀ عاشورا سروده شده است که رنگ و بویی از عرفان و معرفت عاشورایی در آن ها وجود دارد.

در طول تاریخ در هر زمان قرائت ویژه ای از واقعۀ عاشورا وجود داشته است در مقطعی بُعد حماسی آن و براندازی حکومت ظلم و در مقطعی دیگر بُعد عرفانی و اخلاقی این واقعه توجه شاعران را به خود معطوف کرده است.

در حقیقت شعر عاشورایی تلفیقی از شعر حماسی، عرفانی و اخلاقی است. شعر عاشورایی، امروز به یک جریان عظیم و

ص: 54

ارزشمند تبدیل شده است؛ جریانی که در آن شاعران هرکدام با زاویه نگاه خودشان در پی بیان واقعیت واقعه کربلا هستند، واقعه ای که از نظر حماسی و احساسی دارای بزنگاه های فراوانی است تا شاعران باورمند را به سوی خویش بکشاند.

حسین بن علی (ع) با شعار «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی، فیاسیوف خذینی» پیام آور رسالت احمدی و آرمان های آزادگی و ستم ستیزی شد. این نگاه شهودی به شهادت، به بالندگی کلامی منجر شد که اینک آن را با نام شعر عاشورا می شناسیم. شاعران آیینی، حول این استوانه گرد می آیند و خیمه عاشورایی کلمه را بر می افرازند تا ارزش های الهی و آرمان های انسانی را از سر معرفت به تکریم بنشینند و مخاطبان تشنه جان را از زمزم زمزمۀ واژگان عاشورایی سیراب سازند. حسین بن علی(ع) خود نخستین کسی بود که پیش از شهادت، ملک الشعرای شعر عاشورا شد و چنین سرود:

«یا لقوم من اناس رذل/ جمعوا الجمع لاهل الحرمین/ ثم ساروا تواصو کلهم/ باجتیاهی لرضا الملحدین» فرزند علی(ع) شعر عاشورا را با چنین ابیاتی بنیاد نهاد. پس شعر عاشورایی از چنان قداست دیرینه ای برخوردار است که ریشه هایش را می توان در محرم 6١ هجری جستجو کرد و در هزاره های پس ازآن در سایه سار برگ و بارش آسود و قریحه شاعران شیدایی را با عطر شکوفه های شهودی اش آزمود.

همان طور که می دانیم شعر می تواند آیینه ای روشن از اوضاع سیاسی و اجتماعی ملت ها در طول اعصار و قرون باشد

ص: 55

هر تغییر و تحولی که در جامعه ای رخ می دهد تأثیر مستقیم خویش را نیز بر ادبیات می گذارد. انقلاب اسلامی به عنوان حادثه ای بزرگ در تاریخ سرزمین ایران، بر جنبه های گوناگون مؤثر بود و بدون شک ادبیات و به خصوص شعر نیز از تأثیرات این قیام مهم برکنار نمانده است.

از آنجا که انقلاب اسلامی ایران با پیشوایی روحانیت و بر پایۀ دین شکل گرفته شعر و ادبیات نیز تحت تأثیر آموزه های دینی و الگو های اسلامی قرار گرفته است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، توجه به آرمان های دینی و اهداف امام و استفاده از نمادها و شخصیت مذهبی و تاریخی بیشتر شد و شاعران بسیاری در حوزۀ شعر آیینی ورود کردند و آثار ارجمندی پدید آوردند.

قیام های حق­طلبانه علیه زور و زر، همچنین انقلاب ها در هر زمان و ابعاد، همیشه و در همه حال تداعی کنندۀ نام و یاد قیام امام حسین(ع) و یارانش است. بنابراین در روز های مصادف با نبرد، حماسه و خون، شاعران مدام انقلاب خونین کربلا را پیش چشم می آورند و با سروده های عاشورایی، اعتقادات انقلابی خویش را منعکس می کنند. «شعر این دوره، به ویژه از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی و در سال های آغازین جنگ، شعری شعار گونه، پر تپش و عریان بود که تنها می خواست فریاد های شور انگیز مردم را گزارش کند. اما هر چه زمان می گذشت و هیجان های جامعه فرو می نشست، شعر نیز آرام تر می شد و شکل هنری به خود می گرفت. شعر انقلاب

ص: 56

اسلامی از دیدگاه مفهومی نیز با شعر پیش از خود، به ویژه شعر رمانتیک پیش از انقلاب تفاوت هایی داشت. رویکرد به دین و سنّت های دینی، به ویژه مذهب تشیع پرداختن به قیام عاشورا، توجه به نهضت های آزادی بخش اسلامی، غرب ستیزی و... از جمله این تفاوت هاست» (حسن لی،1388: 65).

نرگس انصاری، پژوهشگر شعر عاشورایی می­گوید: «پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 بزرگ ترین حادثۀ قرن بود که تحولی بنیادین در مضامین و نگاه شاعران ایجاد کرد. خداگرایی، خودآگاهی، بازگشت به خویشتن، اصالت دادن به ارزش های متعالی اسلامی و انسانی و بهره گیری از مفاهیم قرآنی ازجمله ویژگی های محتوایی شعر انقلاب است، شعری پرتحرک، پویا، فریاد گونه، که محتوای آن بر سه محور استبدادستیزی و مبارزه با ستم، تعهد و مسئولیت، طنز و انتقاد قرار دارد» (انصاری، 85:1389).

مشاهدۀ حوادث انقلاب، شاعران را بیش از پیش عاشورایی و یاد آوری حوادث عاشورا، شاعران را بیش از پیش انقلابی می کرد. «عناصر مشابه و مشترک موجود در دو انقلاب از قبیل جان فشانی های انقلابیون، عنصر شهادت، صبر، ایمان، ایثار و اخلاص به نوعی تطابق ادبی انجامید و عاشورا به مثابۀ الگوی عملی چه در عرصۀ عمل و چه در عرصۀ نظر (که ادبیات نیز ازجملۀ شئون آن بود) مطرح گردید» (ضیایی189:1389).

درتحول شعرعاشورایی بعدازانقلاب عواملی چند تأثیر گذار بوده اندازجمله توصیه های مقام معظم رهبری مبنی بر زنده نگه داشتن عاشورا وشروع جنگ تحمیلی همچنین تأثیر متقابل

ص: 57

وغیرقابل انکاری که شعر جنگ و شعرعاشورا بر روی هم گذاشتند، شاعران را بر آن داشت تا با تاثیراز واقعه ی عاشورا وبه دلیل شباهت های بسیاری که این دوواقعه باهم داشتند،در باب وقایع دفاع مقدس قلم بزنند.

تفکر و تعقل در واقعۀ عاشورا، از مؤلفه های مهمی است که در شعر عاشورایی بعد از انقلاب به خوبی نمایان است. خلاف آنچه در شعر عاشورایی دوره های پیش رایج بود، این گونۀ شعر، پس از انقلاب، صاحبِ پیام شد. شعر عاشورایی درگذشته، تنها به سوگ می پرداخت. شعر «در دست مردم کوچه و بازار بود و صرفاً شاعران درجۀ دوم و سوم و گاهی شاعری فرهیخته و نامی به شعر آیینی می پرداخت» (همان:464) این اشعار هدفی جز گریاندن نداشت. «شعر شیعی در اکثر اوقات، مخصوصاً پیش از انقلاب راه را بر اشک بی معرفت می گشود که پس از گریستن نمی دانستی چرا اشک ریخته ای، اما در شعر عاشورایی پس از انقلاب، ابالفضل راز رشیدی است که تکه تکه افشا می شود» (همان،158:1381).

اما شاعران انقلابی امروز، دو عنصر مهم دیگر یعنی حماسه و پیام را در کالبد بی جان شعر عاشورایی دمیدند و بسیار، به مذمت شاعرانی که عاشورا را در چند واژۀ ناله و تشنگی و اسارت خلاصه می کردند، پرداختند:

حد تو رثا نیست عزای تو حماسه است

ای کاسته شأن تو از این معرکه گیران

(فتحی،1388: 376)

ص: 58

شاعر فهیم عاشورایی، حماسه را به شعر عاشورا پیوند می زند و از درماندگی شاعران بیچاره، فریاد بر می آورد که:

شاعران بیچاره

شاعران درمانده

شاعران مضطر

با نام تو چه کردند؟

و خود در ادامه این گونه حماسی می سراید که:

تاریخِ زن

آبرو می گیرد

وقتی پلک صبوری می گشایی

و نام حماسی ات

بر پیشانی دو جبهۀ نورانی می درخشد:

زینب! (حسینی، 67:1383).

عاشوراسرایان بزرگ امروز، قاعدۀ نگاه تکراری به عاشورا که همان مرثیه سرایی های تکراری تشنگی، زخم، اشک، اسارت و... است را بر هم زدند و به برجسته سازی هدف های آرمانی امام شهدا و پیامدهای این قیام عظیم پرداختند. چراکه پیام های این قیام بیش از مرثیه سرایی های آن شمردن دارد.

جهان یکسره فریاد می شد

اگر روضه خوان ها

حرف هایت را می شمردند

نه زخم هایت را (بیابانکی،93:1390).

ص: 59

شاعران هم چنان که غم و اندوه خود را نسبت به پرپر شدن فرزندان پاک رسول خدا با محزون ترین و مظلوم ترین واژه ها به تصویر کشیدند، به این واقعیت تلخ که کوتاهی و سستی از شیعیان و بی وفایان امام بود، رنگی پررنگ زدند. گاه شاعر به گذشته نقب می زند و ابتدای حادثۀ کربلا را در غدیر و سقیفه می جوید:

ابتدای کربلا مدینه نیست، ابتدای کربلا غدیر بود

ابر های خون فشان نینوا، اشک های حضرت امیر بود

(قزوه،64:1387).

گاه شاعر از نفاق و دورنگی اطرافیان امام می خروشد که مدعیانی دروغین، بیش نبودند و چه بی گاه امام را دشمن شدند:

پیشانی تمام یشان داغ سجده داشت

آنان که خیم هگاه مرا تیر م یزدند

این مردمان غریبه نبودند ای پدر

دیروز در رکاب تو شمشیر م یزدند

(همان: 191)

این تقصیر نه تنها از کوفیان آن روزگار، که از مردمان در همۀ زمان ها و دوران ها سر زده است. تاریخ بشر در مقابل این واقعه محکوم است و تا قیامت تاوان این خون را بر دوش می کشد:

بی درد مردم ما خدا، بی درد مردم

نامرد مردم ما خدا نامرد مردم

ص: 60

از پا حسین افتاد و ما بر پای بودیم

زینب اسیری رفت و ما برجای بودیم

از دست ما بر ریگ صحرا نطع کردند

دست علمدار خدا را قطع کردند

نوباوگان مصطفی را سر بریدند

مرغان بستان خدا را سر بریدند

در برگ ریز باغ زهرا برگ کردیم

زنجیر خاییدیم و صبر مرگ کردیم

چون بیوگان ننگ سلامت ماند بر ما

تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما

(معلم دامغانی،66:1386).

شاعر از کوفیان این روزگار دم می زد که هنوز هم که هنوز است، برقرارند و تاریخ چیزی را عوض نکرده است:

چیزی عوض نشده...

فقط تقویم ها شیک تر شده اند!

و سال هاست دو روز پشت سر هم سرخ اند

می گویی نه

مسلمی بفرست

تا از بلند ترین برج پایتخت پرتش کنیم (بیابانکی،110:1390).

از دیگر عواملی که باعث رشد و بالندگی شعر عاشورایی به خصوص در دهه های اخیر شد، توجه نهاد ها و ارگان های

ص: 61

فرهنگی و ادبی به برگزاری همایش ها و جشنواره ها با موضوع شعر آیینی است. رواج این گونه نشست ها به مناسبت های مختلف و در شهر های گوناگون ایران، انگیزه ای برای شاعران جوان فراهم کرد تا طبع خود را در راه آفرینش آثار آیینی به کار گیرند. این گونه تلاش ها در حوزۀ شعر عاشورایی به بار نشست و تحریض قلم و اندیشۀ شاعران را باعث شد و این شعر را به قله های بلندی رساند. همچنین مجموعه آثار شاعران شرکت کننده در این کنگره ها، به چاپ رسید و ادبیات مکتوب عاشورایی را پربارتر کرد.مجموع این عوامل سبب شد شعر عاشورا پس از انقلاب اسلامی، از لحاظ محتوا هر روز غنی تر و پرمایه تر گردد و با زبانی فخیم و محکم به شرح این انقلاب سترگ از تمام جهات بپردازد. اما تغییر دیدگاه تنها به تغییر در محتوا محدود نشد، بلکه تغییرات ساختاری و لفظی را نیز وارد میدان شعر عاشورایی کرد. قوالبی که درگذشته برای روایت عاشورا به کار گرفته می شدند، به گونه ای تازه، به سخن درآمدند و قالب هایی هم که به تازگی جان گرفته بودند، پذیرای مفاهیم عاشورایی شدند. «قالب هایی که بیشتر مطمح نظر شعرای متقدّم در زمینۀ شعر عاشورایی بوده، به ترتیب می توان از ترکیب بند، مثنوی و قصیده نام برد. اما در شعر عاشورایی دو دهۀ اخیر، قالب های غزل، رباعی، دوبیتی و مثنوی به ترتیب اهمیت حرف اول را می زنند و بیشتر آثار منظوم عاشورایی را به خود اختصاص داده اند و قالب های قصیده، ترجیع بند، انواع مسمط، ترکیب بند خصوصاً مربع

ص: 62

ترکیب، دوبیتی متصل، شعر آزاد و تضمین در مراحل بعدی این رده بندی قرار می گیرند که حکایت از تنوع قالب در شعر عاشورایی معاصر دارد و شعرای آیینی این دوره قالب های کوتاه شعری (غزل، رباعی و دوبیتی)... را برای بیان مطلب مناسب تر تشخیص دادند و لذا آثاری که در این قالب ها آفریده شده، عموماً از نظر کیفی بر دیگر قالب ها رجحان دارد» (مجاهدی،409:1379).

روی آوردن شاعران انقلاب به ترکیب بند، شاید هنوز برگرفته از تأثیری است که ترکیب بند روح نواز محتشم کاشانی در یاد ها و خاطره های نسل های بعد از خود تا به امروز، به یادگار گذاشته است. چنانکه پیش از این نیز سرودن ترکیب بند، بر وزن یا فضای ترکیب بند محتشم به یک سنت تبدیل شده بود. شاعران این دوره، ترکیب بند هایی محدود اما ماندگار را به شعر عاشورا عرضه کردند که به مراتب از ترکیب بند محتشم، خیال انگیز تر و هنرمندانه تر و در عین حال حماسی تر سروده شده است. علی موسوی گرمارودی از شاعران مطرح انقلاب، ترکیب بند عاشورایی «آغاز روشنی آینه» را می سراید و در هر بند از آن، به وصف یکی از قهرمانان کربلا می پردازد. شاعری چون علیرضا قزوه، با قالب ترکیب بند، «با کاروان نیزه»ای می آفریند که یکی از شاهکار های شعر عاشورایی لقب می گیرد و شاعر جوان تری پس از او به نام محمد سعید میرزایی، به خلق ترکیب بندی عاشورایی دست می زند که جزو بهترین آثار او قرار می گیرد. شاعران پیر و جوان دیگر

ص: 63

نیز از این قالب شعری برکنار نمانده اند. آنان ترکیب بند را نه به صورت «غزل های بلند و دارای میانوند»، بلکه به صورت «ترکیب بندهای کوتاه مربع و مسّدس» به خدمت گرفتند (کافی،252:1388).

از قدیمی تر ها، مشفق کاشانی را می توان نام برد که با تضمین بیت به بیت ترکیب بند محتشم، خود، مسمطی دوازده بندی خلق کرده است و نام «صلای غم» را بر آن گذاشته است:

از موج فتنه چشم جهان غیرت یم است

صبح امید چون شب تاریک مظلم است

وز تندبادِ حادثه پشت فلک خم است

دیروز در رکاب تو شمشیر می زدند

باز این چه نوحه و

چه عزا و چه ماتم است

از سینۀ زمانه یکی آه آتشین

یارب دمیده است مگر روز واپسین

برخاست تا به بارگه هستی آفرین

«باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته

تا عرش اعظم است»

(کاشانی،17:1366)

شاعر جوان و موفق این دوران، سید حمیدرضا برقعی، مربع ترکیب بندی را به آثار عاشورایی معاصر هدیه می کند که از نوآوری و خلاقیت سرشار است. او از محتشم رخصت می طلبد و برای

ص: 64

اولین بار، پای «عصر عاشورا»ی فرشچیان را به شعر باز می کند:

با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد

در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد

ذهنش ز روضه های مجسم عبور کرد

شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد

احساس کرد از همه عالم جدا شده است

در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است

در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت

وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت

وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت

مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت

باز این چه شورش است که در جان واژه هاست

شاعر شکست خوردۀ طوفان واژه هاست

بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت

دستی ز غیب قافیه را کربلا گذاشت

یک بیت بعد واژۀ لب تشنه را گذاشت

تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت

حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند

دارد غروب فرشچیان گریه می کند

(برقعی،74:1390)

قالب های دیگر شعر، از نو و کلاسیک، هرکدام به نحوی در شعر عاشورایی بعد از انقلاب، نمایان شدند. «با وقوع

ص: 65

انقلاب، وضعیت قالب ها تغییر کرد، طرز تازه قدری عقب کشید. مثنوی و رباعی حضوری بسیار چشمگیر یافتند. و حتی سایر قالب ها نظیر قصیده و دوبیتی نیز حرارتی در خود احساس کردند. اما غزل هم چنان مرتبۀ نخست را داشت و تقریباً از ناموران شعر انقلاب، شخصیتی نمی توان یافت که غالب آثارش را در این ساخت، نپرداخته باشد، حتی نوگرایان و نوسرایان ادبیات انقلاب اسلامی آثار غزلی شان بیش تر است. ازآنجاکه تمام شاعران انقلاب اسلامی به مضمون عاشورا می پرداختند، غزل عاشورایی این عهد نیز جایگاهی شایسته دارد» (کافی528:1388).

این غزل ها به خصوص در شعر جوان تر ها، با بیانی تازه و ملموس و هم زمان کوبنده و حماسی سروده شده است که کار شاعران عاشورایی را به شاعران سبک هندی و مکتب وقوع نزدیک می کند. از دلایلی که می توان برای گرایش به سبک هندی در شعر معاصر بیان کرد «تازگی زبان این شیوه است. نهضت نوگرایی معاصر با توجه به ویژگی هایی از قبیل ترکیب سازی، آشنایی زدایی، حس آمیزی و تصویر و ترکیب های پارادوکسی به این شیوه التفات نشان داد» (کافی، 175:1381).

پرداختن به عینیات و حسّیات نیز، کار شاعران مکتب وقوع است که رد پایی در شعر عاشورایی بعد از انقلاب دارد. «از ویژگی های بارز سبک وقوع، به کار گیری زبان ساده، صریح و عریان و استفاده از بیان صمیمی و دوست داشتنی در توصیف حالات عاشقانه است که به صورت کاملاً واقعی و نه در عالم

ص: 66

خیال مجال بروز و ظهور پیدا می کند، و به تصویر کشیدن این جاذبه های شدید عاطفی و اُنسی به شکل واقعی و طبیعی و درعین حال هنرمندانه، از رسالت پیروان این سبک به شمار می رود. طبیعت سبک وقوع حضور الزامی آرایه های لفظی و معنوی و اغراقات شاعرانه و بیان متکلفانه را به هیچ روی بر نمی تابد و در تبیین حالات واقعی عاشقانه، از زبانی ساده و عریان و بیانی صمیمی به عنوان ابزاری مطمئن سود می جوید و جزئی گویی و مضمون پردازی از خصیصه های ذاتی این سبک به شمار می رود» (مجاهدی،349:1379).

یک نمونه غزل هایی که در همین سال ها از سید حمید رضا برقعی برای خطبه خوان پنجم عاشورا امام محمدباقر که زیبایی را در لفظ و معنا به نمایش گذاشته است:

نگاه کودکی ات دیده بود قافله را

تمام دلهره ها را تمام فاصله را

هزار بار بمیرم برات می خواهم

دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

تو انتهای غمی از کجا شروع کنم

خودت بگو بنویسم کدام مرحله را

چقدر خاطرۀ تلخ مانده در ذهنت

ز نیزه دار که سر برده بود حوصله را

چه کودکی بزرگی است اینکه دستانت

گرفته بود به بازی گلوی سلسله را

ص: 67

میان سلسله مردانه در مسیر خطر

گذاشتی به دل درد داغ یک گله را

چقدر گریه نکردید با سه ساله چقدر

به روی خویش نیاوریده اید آبله را

دلیل قافله می برد پابه پای خودش

نگاه تشنۀ آن کاروان یک دله را

هنوز یک به یک آری به یاد می آری

تمام زخمِ زبان های شهر هلهله را

مرا ببخش که مجبور می شوم در شعر

بیاورم کلماتی شبیه حرمله را

بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت

که در تلاطم خون دید قلب قافله را

(برقعی،37:1390)

مثنوی و رباعی از قالب های پر جنب وجوش در شعر عاشورایی بعد از انقلاب اند. در عرصۀ مثنوی سرایی، علی معلم با آن زبان حماسی و آرکائیک، حرف اول را می زند. از میان شاعران برگزیده در این پژوهش نیز احمد عزیزی در مثنوی های خود، حرف های تازه ای برای گفتن دارد. نادر بختیاری از دیگر شاعرانی است که در میدان مثنوی عاشورایی خوش می تازد:

یک بار دیگر العطشم شعله ور شده است

چشمانم از تراوش خورشید تر شده است

ص: 68

ای ذوالفقار در تف خون خفته ای حسین!

ای حیدر دوباره برآشفته ای حسین!

مظلومی از درون تو می خواندم به پیش

هل من معین خون تو می خواندم به پیش

من این منِ همیشه مسافر به سوی تو

من آن که مانده بر تن او آرزوی تو

لال تحیّر آینه سان شب نداشتم

می خواستم بتازم و مرکب نداشتم

می خواستم به خلسۀ خون آشنا شوم

هفتاد و سومین سر از تن جدا شوم

وقتی که تشنه تاخت به سوی معاد خون

برخاست از مهابت او گردباد خون

آن گاه عرصه بر نفس او سپند شد

بانگ فیا سیوف خذینی بلند شد

اسلام کفر تن به مجوس و مجوسه زد

دیدم که تیغ بر رگ خورشید بوسه زد

روحی بلند همچو ملائک خروج کرد

روحی که بال و پر زد و قصد عروج کرد

آن روح در طواف به گرد امام شد

وآن حج ناتمام بدین سان تمام شد

وقتی سر مبارک او را برید مرگ

صد بار مرد و زنده شد و وارهید مرگ

دیدم که نور می زند از دخمه ای برون

دل خسته ام کشاند به دنبال رد خون

ص: 69

خون در میان نور چه می کرد؟ یا علی

خورشید در تنور چه می کرد؟ یا علی...

(بختیاری،214:1387)

«به طور اجمال می توان تازگی زبان، گستردگی دایرۀ واژگان، باستان گرایی، تصویر های عینی و ملموس و بهره گرفتن از وزن های بلند، قافیه های پرخون و ردیف های طولانی را از ویژگی های مثنوی عاشورایی در ادبیات انقلاب دانست» (کافی،535:1388).

رباعی عاشورایی را می توان در دفتر هم صدا با حلق اسماعیل اثر سید حسن حسینی به وفور یافت. حسینی در رباعی های خود با هنرمندی، مضامین جنگ و دفاع مقدس را با مفاهیم عاشورا پیوند می زند و این دو گونۀ شعری را بیش ازپیش با هم، هم ریشه و هم سو می یابد. بالا بردن روحیۀ ظلم ستیزی و داد خواهی، نگاه آگاهانه و با بصیرت به وقایع پیرامون و پیروی از پیشوایان و هدایت گران، مضمون اکثر رباعی های حسینی اند.

عالم همه خاک کربلا بایدمان

پیوسته به لب خدا! خدا! بایدمان

تا پاک شود زمین ز ابنای یزید

همواره حسین مقتدا بایدمان

(حسینی،109:1386)

شاعر هم دوره و هم دل و هم مسلک با حسینی، قیصر امین پور نیز در مجموعۀ «در کوچۀ آفتاب» رباعیاتی با موضوع انقلاب و جنگ و عاشورا دارد که هم مضمون با رباعیات

ص: 70

حسینی است و حیف است که در بحث از شعر عاشورایی بعد از انقلاب از آن ها و شاعرش یادی به میان نیاورد.

برخیز که روح آب بر خاک افتاد

آن راکب خون رکاب بر خاک افتاد

چشمان شفق به سوگ خون می گرید

همسایۀ آفتاب بر خاک افتاد

(امین پور،26:1363)

جدی ترین اثر عاشورایی امین پور منظومۀ «ظهر روز دهم» اوست که ویژۀ گروه سنی نوجوان و با فضاسازی و ساختاری متناسب با ذهن مخاطب خود سروده است. او مثنوی نی نامه را نیز در کارنامۀ سروده های عاشورایی خود دارد که در آن حدیث نی و بر نی شدن سر امام و شهدای کربلا را با بیانی نمادین و تمثیلی به تصویر کشیده است:

خوشا از دل نم اشکی فشاندن

به آبی آتش دل را نشاندن

خوشا زان عشق بازان یاد کردن

زبان را زخمۀ فریاد کردن

خوشا از نی، خوشا از سر سرودن

خوشا نی نامه ای دیگر سرودن

نوای نی نوایی آتشین است

بگو از سر بگیرد، دل نشین است

نوای نی، نوای بی نوایی است

هوای ناله هایش نینوایی است

نوای نی نوای هر دل تنگ

شفای خواب گل، بیماری سنگ

قلم تصویر جانکاهی است از نی

عَلم، تمثیل کوتاهی است از نی

خدا چون دست بر لوح و قلم زد

سر او را به خط نی رقم زد...

(امین پور1388: 363)

سلمان هراتی نیز شبیه دوستان شاعرش، رباعی های عاشورایی می آفریند:

ص: 71

زان دست که چون پرنده بی تاب افتاد

بر سطح کرخت آب ها تاب افتاد

دست تو چو رُود تا ابد جاری شد

زان روی که در حمایت از آب افتاد

(هراتی58:1386)

از دیگر رباعی سرایان شاخص این دوره محمد رضا سهرابی نژاد و بیژن ارژن را می توان نام برد. «کوتاهی قالب، کوبندگی وزن و فشردگی مضمون در رباعی سبب شد تا در روزگار تپش انقلاب و در سال های متمادی جنگ این قالب، اقبال وافر یابد و در شکار مضمون و بیان نکات حماسی دست افزار نخست شاعران قرار گیرد» (کافی،537:1388). غلامرضا رحمدل، قالب های کوتاه شعری را مناسب نسل جنگ می­داند: «حافظۀ تاریخی نسل جنگ، با قوالبِ کوتاهِ اطلاع رسانی مأنوس­تر است تا قوالب بلند و سینۀ نسل جنگ برای انتقالِ قوالبِ کوتاهِ اطلاع رسانی به سینۀ نسل­های پس از جنگ، آمادگی بیشتری دارد تا انتقال قوالب بلند» (شرفشاهی،77:1384).

او را که فشرد در بغل چون جانش

او مانده فقط ز جمع سربازانش

با مصحف کوچکش به رزم آمده بود

شش آیه نداشت بیشتر قرآنش

(سهرابی،148:1378)

خورشید، سر بریده در تشت طلاست

شب، سینۀ پر ز تیر مردان خداست

نیزار غروب، خیمه های سوزان

مه، گمشده دختری ز جمع اسراست

(همان،158)

ص: 72

ای لاله تو از سلالۀ عبّاسی

خون نامه ای از رسالۀ عبّاسی

بر کتف بدون دست او سبز شدی

زان نام تو گشت لالۀ عبّاسی

(ارژن، 142:1387)

دوبیتی نیز با بسامدی کم تر نسبت به رباعی، گهگاه در شعرهای عاشورایی شاعران شاخص بعد از انقلاب دیده می شود. اینجا هم دوبیتی به همان صورتی است که انتظارش را داریم، یعنی با همان زبان و بیان ساده و مردمی خود از محرم دم می زند:

دلم دریاچۀ غم شد دوباره

قد آیینه ها خم شد دوباره

صدای سنج دمادم اومداز دور

بخون ای دل محرم شددوباره

بخون ای دل که دشتستون صدا شه

کمی فایز بخون دردم دوا شه

ملائک نوحه خونای حسین اند

بخون والله خدا هم از خدا شه

(قزوه،166:1388)

هر چند عمدۀ شاعران آیینی بعد از انقلاب، قالب های سنتی شعر را، برای بیان مفاهیم و مضامین مذهبی به خدمت گرفتند، اما شعر آزاد گاهی چنان در این میدان درخشیده است که نمی توان از آن سخنی به میان نیاورد. کافی، دلایل رویکرد شاعران انقلابی به شکل های سنتی را بدین قرار می داند:

«1- ازآنجاکه پدیدۀ اجتماعی انقلاب خود ریشه در سنّت داشت، بسیار طبیعی بود تا برخی از شاعران که به این جریان منسوبند، گرایش به سنّت در شعر داشته باشند.

2- پدیدۀ شور انگیز انقلاب و با فاصله ی اندکی بروز

ص: 73

جنگ، زبانی سترگ و حماسی را طلب می کرد تا حضور روشنگرانه و گران خود را با صلابت تمام فریاد کند و این از قالب نوپای شعر روز که هیچ گونه تجربه ای در حماسه پردازی نداشت، برنمی آمد.

3- بزرگان شعر نیمایی و شیوۀ آزاد، عموماً روشنفکرانی غیر دینی بودند که شاعر دردمند و متعهد انقلاب نزدیک­شدن به مشی هنری شان را اکراه داشت.

4- تنها امتیاز شعر نو، تازگی زبان بود که با آمادگی پیدا کردن قالب های سنتی برای پذیرفتن زبان و مضامین نو، این امتیاز و وجه موّجه را نیز از دست داده بود.

5- بازگشت به مذهب در انقلاب و رویکرد عرفانی شعر انقلاب و تناسب قالب های سنّتی با این موضوع و مضمون، سبب دیگری برای معطل ماندن قالب های نو بود.

6- ابتذال زبان و محتوا در نزد شاعران درجۀ دو نوسرا باعث رکود طرز تازه شده بود و موج های مختلف شعر نو، موج نو، ناب و حجم سطحی و بدون شناخت نقّادانه رو شده بودند و سؤالات شاعران جوان انقلاب دراین باره بی پاسخ مانده بود» (کافی، 457:1388).

گرما رودی از شاعران سنّتی سرایی است که یک باره شعر سپیدی به عظمت و غرّایی «خط خون» می آفریند. این شعر که از تمام شعر های عاشورایی این شاعر به لحاظ قوت در بیان و هنرنمایی های ادبی بالاتر است، از شاهکار های شعر

ص: 74

عاشورایی معاصر محسوب می شود. خط خون، روایت یکدست و منسجمی است که رنگ و بویی تاریخی و اساطیری دارد. در این شعر به هم آمیختگی طبیعت و ماورای طبیعت در آفریدن فضای ملموس و عینی مؤثر واقع شده است؛ از طرفی گره افکنی های بسیار هنرمندانۀ شاعر، تلاش و کاوش ذهن و تخیل را بر می انگیزاند. در مجموع نگاه متفاوت شاعر به واقعه و استفاده از تعابیر پخته و حماسی و تصاویر زیبا، سبب ماندگاری شعری عاشورایی در قالب سپید شده است.

دیگر شاعری که شعر نیمایی و سپید را در عرصۀ شعر عاشورایی سربلند کرد، سید حسن حسینی است که نگاه تازه ی خود به قیام امام را در مصراع های کوتاه و بلند دفتر گنجشک و جبرئیل به تماشا گذاشت. حسینی در این مجموعۀ تقریباً عاشورایی، با زبانی محکم و کوبنده، عاشورائیان را به گونه ای نو به تصویر می کشد. خیال انگیزی های نازک و تو در تو، ابهام و پیچیدگی هایی که گاه به افراط کشیده می شود، تصاویر و تعابیر رنگارنگ و استفادۀ بسیار از عناصر طبیعی و انسانی در تصاویر استعاری و کنایی، سبک شعر حسینی را به شعر سبک هندی نزدیک می کند. در مجموع این اثر، پیوندی میان قالب های نو و ادبیات انقلاب و شعر عاشوایی است.

از دیگر قالب های شعری، اگرچه در مجموعه های شاعران کم وبیش وجود دارد، اما آثاری شاخص که بتوان آن را جزو نمونه های برجسته شعر عاشورا شمرد، مشاهده نشده است. چه بسا قالب های قدیم و جدیدی که به تازگی در جریان

ص: 75

نوگویی مضامین عاشورا قرار گرفته اند و برای شاخص شدن نیازمند گذر زمان اند. قالب هایی اعم از قصیده و دوبیتی و بحرطویل که اخیراً نظر شاعران جوان آیینی را به خود جلب کرده است.

خارج از بحث پیرامون قالب، پس از وقوع انقلاب اسلامی، در لحن و بیان و واژگان اشعار عاشورایی نیز اتفاقاتی رخ داد. چنان که پیش ازاین نیز اشاره شد، شاعران پس از تغییر و تحولات ناشی از انقلاب، هنری سرایی و مذهبی سرایی را که سابقاً میانۀ خوشی با هم نداشتند در یکجا جمع کردند؛ که این ناشی از نگاه تازه و دیگرگونۀ آن ها به این واقعۀ سترگ بود. به دنبال همین نگرش ها، لحن و بیان شاعران نیز تغییر کرد و شعر، زبانی روشن و ساده به خود گرفت و همین دلیلی بر جای گیر شدن شعر آیینی در میان مردم شد.

«شعر عاشورایی امروز باید دارای بیان عینی و ملموس و شیوۀ گفتاری آن بر اساس مشهودات و مفاهیم مادی و محسوس، استوار باشد تا مخاطب بتواند به راحتی با آن ارتباط برقرار کند و آن را با تمام وجودش حس کند و درعین حال امکان برداشت فکری و دریافت اندیشگی را به او بدهد. تاریخ مصرف مفاهیم معنوی، انتزاعی و غیرملموس اگر کلاً سر نیامده باشد به پایان خود نزدیک می شود. صداقت، ایثار، مروّت و مفاهیمی ازاین دست، از ارزش های کلیدی عاشورا به شمار می روند و وظیفۀ شاعر این روزگار برای نشان دادن این مفاهیم ارزشی، از بیان عینی و مشهودی بهره گرفتن است (مجاهدی،340:1379).

ص: 76

پیدایش ردیف های اسمی و قافیه هایی بدیع و نو در اشعار عاشورایی، ناشی از دید وسیع شاعران به تمام جنبه های عاشورا و در نتیجه گسترش دایرۀ واژگان و کثرت لغات است. به عقیدۀ شفیعی کدکنی انتخاب ردیف هایی که جنبۀ اسمی دارند، برای نمایش دادن قدرت شاعری گویندگان است«حضور ردیف های جاذبه دار، خوش آهنگ و خوش تراش و پیام دار، به برقراری موسیقی کناری شعر در میان کلمات کمک می کند و غنای محتوایی آن را سبب می شود». (شفیعی کدکنی،225:1390) واژگان و الفاظ به کار رفته در اشعار نیز، متناسب با بیان حماسی و جهادی شاعران این دوره تغییر کردند. «علاوه بر واژگان مشترک که با طرز نو در زبان شعر انقلاب راه یافته بود، واژگان خاص ماجرای کربلا، نام مکان ها، اشخاص، ابزار و آلات جنگ قدیم، این دایره را وسیع تر ساخت. هم چنین به دلیل آیینی بودن شعر عاشورا، میزان قابل توجهی واژگان قرآنی، پاره هایی از آیات قرآن، احادیث، روایات و زیارات مربوط به آن و اصطلاحات اهل مدرسه نیز در حوزۀ زبان و واژگان شعر عاشورایی عهد انقلاب وارد شد» (کافی،548:1388).

تغییر و تحول در زمینۀ لغات و کلمات هم چنین، تنوع در وزن و بحر و لحن را به همراه می آورد. شعر عاشورایی امروز، اوزان مختلفی را به خود دیده است. غلامرضا کافی اهمیت موسیقی در شعر عاشورایی را به دلیل کاربری مدیحه سرایی، پرده خوانی، مقتل خوانی، تعزیه گردانی، مدّاحی و پیش واقعه خوانی می داند. وی معتقد است تنوع اوزان در شعر عاشورا به خاطر همین دلایل است (همان:549).

ص: 77

محمد علی مجاهدی، شعر عاشورایی را متنوع ترین اشعار از لحاظ اوزان عروضی می داند. «از اوزان کوتاه گرفته تا اوزان بلند و از اوزان معروف و مأنوس تا اوزان نادر و کم سابقه در شعر عاشورایی امروز می توان سراغ گرفت. صرف نظر از برخی اوزان نامطبوع و بلند که در برقراری ارتباط با مخاطبان غالباً دچار مشکل می شوند، حضور سایر اوزان را به خاطر تنوعی که به آهنگ شعر عاشورایی معاصر بخشیده اند بایستی به فال نیک گرفت، چرا که هر وزنی مقتضیات خاص خود را دارد و به شاعر این اجازه را می دهد که در گسترۀ واژگانی خود، واژه های تازه ای را شکار کرده و سراغ ترکیبات جدیدی برود که با وزن شعر هماهنگ تر باشد» (مجاهدی،380:1379).

شاعر با انتخاب وزن مناسب برای شعر خود، به ارتباط هرچه بیشتر موسیقی و کلام کمک می کند. به طبع اوزان سنگین و حماسی با فضای اشعار عاشورایی موافق ترند. چنان که برخی با گزینش وزن ریتمیک و شاد، این مهم را نادیده می گیرند. چیزی که در نوحه ها و مداحی های این روز ها مرسوم شده است.

هر چند شعر عاشورایی در این سال ها، در تمامی ابعاد رشدی قابل توجه و چشمگیر یافته است، اما هنوز تمام آنچه باید نیست و هنوز انتظارها از راویان آن حماسۀ سترگ، بزرگ است و هنوز راه تا رسیدن به مقصود دراز است.

ص: 78

ادبیات دفاع مقدس و فرهنگ عاشورا

یکی از تغییر و تحولات شعر معاصر علی الخصوص شعر جنگ، شروع جنگ تحمیلی عراق بر ایران بود که باعث شد روزنه های جدیدی در شعر این دوره ایجاد گردد و به طورکلی ادبیات مقاومت در هشت سال دفاع مقدس و پس ازآن با اقبال و توجه بیش تری از سوی شاعران و نویسندگان مواجه گردید. بهبودی می نویسد: «بدون شک تحولات سیاسی و اجتماعی در هر دوره ای موجب دگرگونی های ژرف در ادبیات و هنر هر کشور خواهد شد، زیرا ادبیات و هنر با اجتماع پیوند و رابطه ای ناگسستنی دارند. از سال 1359 به بعد در پی حملۀ عراق به ایران، ادبیات با چرخشی وسیع متوجه جنگ شد. شعر در این دوره به دلیل این که راه کوتاه تری بین تحریک قرایح و آفرینش می پیماید؛ نسبت به قالب های دیگر با بسامد بیشتر استفاده شد و به خدمت جنگ درآمد» (بهبودی، 1373: 81). اشعار در طول جنگ تحمیلی، نقش مهمی در ایجاد انگیزه و روحیۀ شهادت طلبی و آرمان خواهی و استقامت در رزمندگان به ویژه با تأثیرپذیری انکارناپذیر از حماسۀ عاشورا و قیام امام حسین(ع) در قالب های متنوع سروده شده است. شاعرانی جون جلال محمدی، نصرالله مردانی، ساعد باقری، سلمان هراتی، یوسف­علی میرشکاک، مشفق کاشانی، فاطمه راکعی در غزل، حمید سبزواری، شهریار و سپیده کاشانی در قصیده، قیصر امین پور، حسن حسینی و میر هاشم میری در رباعی و دوبیتی، علیرضا قزوه، مصطفی علی پور، احمد عزیزی و علی معلم در مثنوی در زمینۀ شعر دفاع مقدس نقش مهمی داشتند.

ص: 79

ادبیاتی که در دوران جنگ به­ وجود آمد، نام ادبیات دفاع مقدس را بر خود گرفت. محمدرضا سنگری می گوید: «ادبیات دفاع مقدس به مجموعۀ نوشته ها و سروده هایی گفته می شود که درون مایه و موضوع آن ها، به مسائل هشت سال دفاع مقدس و پیامدها و تبعات آن باز گردد. ادبیات دفاع مقدس بیان هنری عشق و ایثارگری هایی است که برخی از آن ها را لااقل در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به چشم خود دیده ایم. آثار ادبی مربوط به دفاع مقدس شامل ادبیات جبهه و ادبیات پشت جبهه، ادبیات مقاومت و ادبیات دوران اسارت است و هویت ملی و وطن پرستی نیز از دیگر شاخصه های این ادبیات است. جلوۀ بارز ادبیات دفاع مقدس، شعر است. شعر دوران انقلاب و جنگ تحمیلی از نظر عرفانی و ارزش های انسانی از دوره های پرافتخار شعر فارسی به شمار می رود. کاربرد مسائل فراوان سیاسی، اجتماعی، وطنی و فرهنگی به ویژه مسائل مربوط به حوزۀ دفاع مقدس و جنگ، از مشخصه های بارز ادبیات این دوران است» (سنگری، 1380، 3: 15).

شعر دفاع مقدس، دفتر و سفینة احوال، عادات، اندیشه ها، اعتقادات رزمندگان و شهدا و ایثارگران و شاعران است که در قالب محتوایی چون: ترغیب، تشویق، جهاد اصغر و اکبر، حماسه و عرفان، بیگانه ستیزی، وطن دوستی، شهادت طلبی، مبارزه با غرب زدگی و خودباختگی، مردم گرایی، خودباوری، انتقاد، مضامین اسطوره ای، تاریخی و دینی می درخشد. « این نوع از شعر آمیختگی شرع و شعر است و تجسم ستیز شرع و

ص: 80

شر است. موضوع شعر دفاع مقدس در بر گیرندة اندیشه ها و احساسات و تمایلاتی است که در برابر مظاهری چون زور، تجاوز، خونریزی، بیان شده است. در جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق و به دنبال آن دفاع مقدس سلحشورانۀ مبارزان خستگی ناپذیر در جبهه های نبرد حق علیه باطل و خلق حماسه های شگفت و استقامت و پایداری، جان مایۀ ارزشمندی است که شکوفایی و بالندگی شعر دفاع مقدس را در سال های پر تب وتاب جنگ و نیز بعد از آن شکوه و شفافیت داده است» (سنگری، 20/12/1392 http://farhangi.um.ac.ir).

در سال های آغازین انقلاب، اشعار شاعران این جریان، گاهی علاوه بر شعارزدگی، با تأکید بر زبان معمول، فخامت و استواری خود را از دست دادند و بدون ابهام هنری و تصویرگری و انسجام مناسب، در پی ابلاغ پیام برآمدند. این شعرها که بازتاب روح جمعی و انعکاس رخدادهای اجتماعی سیاسی بودند، اغلب متأثر از شرایط جامعه، بافت و بیانی گزارش گونه، شعارزده و روایی داشت به نحوی که فرم و ساختار بعضی از آن ها تحت الشعاع محتویات قرار می گرفت. بااین همه، از اواسط دورۀ اول (1363 به بعد) هم زمان با تثبیت نسبی اوضاع، مجال بیشتری یافتند تا با رویکرد به فرم زیبایی شناسی و گرایش عمیق تر به جوهر شعری و ایجاد پیوند بین شاخصه های دینی، حماسی و اجتماعی، شعر این برهه را به مرزهایی از هویت سبکی نزدیک سازند.

در همین روزها شعر نیمایی بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

ص: 81

ولی این اشعار تنها شباهت صوری با شعر نیمایی داشت و از راز و رمزهای خاص این شعر بی بهره بود. بااین همه، با تثبیت گام به گام انقلاب، شعر کلاسیک غلبه یافت و قالب های کهن مانند رباعی، دوبیتی، قصیده، مثنوی، قطعه و بیشتر از همه غزل احیا شدند و مورد توجه قرار گرفتند. در واقع رویکرد سنت گرایانة انقلاب و احیا و بازخوانی سنت های دینی پاسخی شکلی و زبانی از شاعران وفادار به آرمان های خود طلب می کرد که شاعران انقلاب با احیای قالب های کهنه، دراین راه موفق عمل کردند.

پس ازاین تکامل شعری، شعر به سمت تکامل محتوایی گام برداشت تا آنجا که می توان گفت؛ تک تک کلمات و واژگان دفاع مقدس فریاد وارستگی، بی­تعلقی، رستگاری، شکست ناپذیری، آزادگی، استقلال و روحیه شهادت طلبی شهیدان را که برگرفته از فرهنگی عاشورایی با الگوپذیری از اباعبدالله الحسین (ع)بود، سر می دهد. سخنوران و ظریف طبعان حماسه ساز ایرانی با قلم عشق و ذوق هنری خود این مصادیق را بر طبق ورق دفتر شعر خود به رشته نظم کشیدند تا سینه به سینه نقل گردد و در تاریخ زبان و ادبیات این قوم دیرینه ماندگار و جاویدان بماند. تأمل و تعمق و تفکر خواننده در نکات دقیق و باریک سخن سنجان شعر دفاع مقدس سبب پرده برداری از گوهرهای ارزشمند سخن فارسی است که با ارزش های ادبیات دفاع مقدس عجین و آراسته شده است.

ص: 82

ص: 83

فصل سوم

شاخص­های ادبیات پایداری در نظم و نثر دفاع مقدس

اشاره

ص: 84

ص: 85

پس از بررسی و تبیین ادبیات دفاع مقدس و فرهنگ عاشورا، اکنون برای روشن شدن بیشتر مطلب، به شاخص های ادبیات پایداری در نظم و نثر دفاع مقدس می پردازیم.

الگوهای مذهبی و تاریخی

اشاره

بهره گیری از الگوهای تاریخی نیز یکی از شاخص های مهم ادبیات پایداری است. در کشور ما واقعۀ کربلا یکی از این الگوها است. با شروع انقلاب اسلامی، کربلا بارزترین اسوه و الگوی مبارزه شد. «اصولاً کربلا بر چهار رکن و پایۀ اساسی استوار است. سوگ، حماسه، پیام و شیفتگی (حب)، که ادب گذشتۀ فارسی عمدتاً به بُعد سوگ پرداخته اند.

سوگ

آنچه پیش از هر چیز، شاعران و نویسندگان را تحت تأثیر قرار داد، همین بُعد سوزناکی کربلا است. شاید پیوند این بُعد با عاطفه- اصلی ترین محور شعر و سروده- انگیزۀ پرداختن به

ص: 86

این جنبۀ کربلا است. البته در طی تاریخ شیعه، تأکید امامان و بزرگان نیز به همین موضوع است که دعوت به اشک و گریه حتی بر امام حسین(ع) گواه این مسئله است. این اشک و سوز، ترجمان مظلومیت و پلی برای شناخت ظلم و نفرت نسبت به ظالم است» (سنگری، 1380/ 2: 33).

حماسه

«کربلا جز سوگ، جلوه گاه عظمتِ انسان و نمایشگاه بزرگ پاک بازی، ایستادن و نشکستن و ستیزِ قهرمانان و شکوهمندی آنان است. رزمی بی نظیر در پرتو اراده ای سترگ. در کربلا هزاران توجیه برای تسلیم، گریز، فتور و سستی می توان یافت؛ اما روح های آسمانی، قلب های مطمئن، نگاه های لبریز از عشق و طمأنینه و وجودهایی که هستی خویش را در هستیِ محبوب گم کرده اند، در برابر ازدحام نیزه و شمشیر می ایستند و حماسه ای جاودانه را رقم می زنند» (همان: 33).

شیفتگی(حب)

حادثۀ سرخ کربلا و حماسه خونینی که اندکی بیش از یک نیمروز آفریده شد، جنگ دو قدرت ستمگر و یا نبردی بر سر آب وخاک نبود، بلکه نهضتی برخاسته از شور و شعور الهی به رهبری دردانه ای خدایی بود که علیه ستم پدید آمد. «دو عنصرِ اساسی معرفت و محبت، بنیاد انقلاب عظیم عاشورایی را تشکیل می دهند. شوریدگی و عشقی که در جانِ صحابۀ پاک باز کربلا

ص: 87

جریان دارد از آنان پروانه هایی بی پروا، پاک بازانی بی تاب و مشتاقان و شیفتگانی به مرگ ساخته است... کربلا قصۀ عشق و دلدادگی، در نهایت و کمال خویش است، و صحابۀ امام حسین(ع) آینه ای هستند در برابر خورشیدِ وجودِ امام» (همان، 34- 35).

پیام

قصۀ کربلا و نهضت سیدالشهدا قضیه ای شخصی نیست، بلکه جریانی است تاریخی که سنت الهی محسوب می شود. از آنجا که امام(ع) انسان کامل و خلیفه الله است به یقین، قول و فعل و تقریر او حجت و حاکی پیام است. «کربلا پیام آور تمامی آن چیزهایی است که در زندگی انسان باید مطرح شود. آنچه روابط انسانی را سامان می بخشد و مسیر کمال را هموار می کند و بودنِ انسان را معنا و مفهوم می بخشد، در جریان کربلا پیدا و مهیاست. در کربلا ایمان، عشق، صبوری، وحدت و همدلی، پاکی و پاک بازی، صداقت و صمیمیت، بصیرت و معرفت، عزت و آزادگی در مقابل شقاوت و شیفتگی، دنیاپرستی، خودخواهی، کج فهمی و جهل، ناپاکی، کفر، ذلت و اسارت ایستاده است. در نتیجه کربلا رویارویی پاک ترین و آزاده ترین انسان ها با ذلیل ترین و پلیدترین آن هاست. در کتاب روشن کربلا هر چه بخواهیم یافتنی است» (همان: 35- 36). در ادامه به ذکر نمونه هایی از اشعار شاعران دفاع مقدس که با تأثیر از شخصیت امام حسین(ع) سروده شده است می پردازیم:

ص: 88

خوشبخت­آن­کسان­که خدارابه وقت مرگ

با شوق کربلا ارنی گوی می شوند

با ذکر یا حسین ملاقات می کنند

آن عارفان که روی به میقات می کنند

(میرزایی،35:1393).

دیشب حضور عشق را در خواب دیدم

میدان به میدان روی مین ها جای پا بود

سنگر به سنگر در جنون ره می­سپردیم

تفسیر رمز یا علی (ع)را می­شنیدم

از کرخه تا کارون نوای نینوا بود

در کربلایی غرق خون ره می­سپردیم

(جهانیان، 1386: 37).

فکر کردم عاشقی یعنی همین

کربلا را مکه می­پنداشتم

در کنار ساحل اروند رود

دیدن جان داده­های روی مین

مکه را در فکه می­پنداشتم

من سری دیدم که روی نیزه بود...

(صفیاری، 1386: 84).

وصف شهید و شهادت

واژۀ شهادت در لغت به معنای گواهی دادن، دیدن، نمونه بودن، شاهد بودن، کشته شدن در راه خدا و شهید گردیدن است و شهید، یعنی حاضر، شاهد عالم به غیب، و یکی ازاسمای حسنای خدا و سرانجام کشته شدن در راه خدا و دین است. روشن است که در ادبیات ما مراد از شهادت همان کشته شدن در راه خداوند است که سبب اصلاح جامعه می گردد.

ص: 89

از آنجا موضوع شهادت یکی ازشاخص ترین مضامین ادبیات پایداری است شهادت و شهادت طلبی است که ازجمله ی عالی ترین مفاهیم ادب پایداری است وشاعران با عشق به مجاهدان نبرد که انتخابی ایثارگونه و آگاهانه در باب شهادت داشته و آن را یک ارزش برتر دانسته اند باسرودن اشعاردروصف شهیدوشهادت، شهادت رزمندگان را نوعی معراج تلقی کرده که جنبۀ اشراقی و تجریدی در حد اعلای تمجید را داراست لذا بحث از شهیدان عموماً روحی، قدسی و عرفانی و همیشه با تکریم همراه است.

به تصویر کشیدن شهادت، ترغیب به تداوم راه شهدا، وصف شهدا حسرت به جا ماندن از کاروان شهدا و رسیدن به شهادت و ترویج فرهنگ ماندگار آن ازجمله مضامینی است که شاعران دفاع مقدس درسروده هایشان، بدین مهم پرداخته­اند. جلیل آهنگر نژاد در شعر«آئینه سبز درد» چنین سروده است:

در دل شب این شب متروک و سرد

این شب آشفتۀ نامهربان

با دلی آزرده و پایی به گل

همدم اندوه و سکوت و غمم

آن که توانست و به تو دل نداد

قصۀ مجنون و بیابان نکرد

همدم «همت» نشد و بازگشت

بانگ خوش قافله یادش به خیر

ص: 90

فرصت هم کوچه مستی شدن

سیر شدن از شبح خواب­ها

زخمی دریاچۀ ماهی شدن

بال زدن با «صفر خوشروان»

مست شدن در شب دریای راز

هم نفس ساده سودا شدن

باز به یاد شب و الفجر هشت

حنجرۀ سرخ غزل می­سرود

«بانه و سردشت و مریوان» ما

در دل سرخ شب غوغای حرب

از که بجویم ره آیین تو؟

این شب لبریز غزل­های درد

این شب دل مردۀ بی ناگهان

حسرت شمشیر شهادت به دل

چشم پر از حسرت صد ماتمم

دل به چراغ شب محفل نداد

روبه ره مشهد «چمران» نکرد

با غم و اندوه تو دمساز گشت

شوق شب نافله یادش به خیر

مست ز آوای الستی شدن

خسته شدن از شب مرداب­ها

دشمن تزویر و سیاهی شدن

تا به کران های خوش آسمان

قصۀ «شیرودی» و بازی دراز

در سحر عشق تو پیدا شدن

سرخ ترین خاطره ها سبز گشت

از دل خونین من و «کرخه رود»

لاله رخ از خون شهیدان ما

سبزترین خاطره «گیلان غرب»

«قصر» دلارامی «شیرین» تو؟

(آهنگر نژاد، 19:1384).

میهن دوستی

وطن و ستایشِ میهن از شاخصه های مهم در ادبیات پایداری است. «در شعر دفاع و پایداری ایران، موضوع وطن دوستی سابقه ای بسیار درخشان دارد. تطابق اندیشه های دینی و ملی با طرح روایت حُب الوَطن مِنَ الایمان از قول شارع مقدسِ دین اسلام، سبب شد تا ایرانیان در چشم انداز عشق به میهن، آرمان های دینی را مد نظر قرار دهند» (کاکایی، 1380: 65). محمدجواد محبت شاعر دفاع مقدس کرمانشاهی بعد از حمله بعثیان عراق به کشورش ایران و تصرف شهرش قصر شیرین چنین گفته است:

ص: 91

ای مسکن مألوف من، ای شهر مظلوم

چونی به زیر یوغ دشمن آه... چونی؟

ای ساحت پربار و حاصلخیز «الوند»

«باغ فلاحت»، «دار خرما»، «بان افشار»

شیران ایران بار دیگر در کمینند

کوچندگان! «الوند» می خواند شما را

ای بسته روز و شب نظر بر فضل محبوب

دور از دیار و خانه و کاشانه تا چند؟

توش و توان و همت و یاری چو ازاوست

ای سرزمین آشنایی های دیرین!

ای چشم مشتاقان ز دیدار تو محروم

دور از تو بر خصم تو بادا این زبونی

زودا ز جانبازان شود جان تو خرسند

هر گوشه ات از خاطرات خوب، سرشار

تا روبهان در سوگ حسرت وانشینند

از دل برآرید آشنا دست دعا را

فتح نهایی در دلت امیّد مطلوب

بیگانگان را بیش از این در خانه مَپسَند...

تا «کربلا» راه درازی نیست ای دوست...

ای خاک دامن گیر... آه ای قصر شیرین

(محبت، 1381: 49).

ص: 92

توصیف جانبازان

از موضوعات ادبیات پایداری و شعر دفاع مقدس تجلیل از مقام شامخ جانبازان رشید اسلام است. آنان با از دست دادن عضوی از اعضای بدنِ خود و با درس گرفتن از نماد جانبازان، حضرت ابوالفضل عباس(ع) نهایتِ ایثار و ازخودگذشتگی را نشان داده اند و بدون ادعا درنهایت صبوری در بین ما زندگی می کنند و برخی از آنان بعد از گذشت سال ها با تحمل دردها و سختی های فراوان به درجۀ شهادت نائل می­شوند.

می دانیم که «بزرگانِ هر ملت، نمودار عظمت و بزرگی آن ملت هستند. گاه یک چهرۀ برجسته و یک شخصیت مؤثر می تواند در حوادث بزرگ و تعیین کننده، شاهین ترازوی سرنوشت را به سمت بهروزی و پیروزی مردم کشور خود متمایل سازد و حافظ نجابت، آبرومندی و سرفرازی آنان در عرصه های جهانی و عصرهای تاریخی باشد. هنرمند و شاعر برخوردار از معرفت اجتماعی بر خود لازم می داند که این آزادگانِ سترگ ملی و مذهبی را در سروده های خود بنوازد و در شناساندن مناسب آنان به مردم روزگار خود از ظرفیت های هنری به درستی بهره گیرد» (خادمی کولایی، 1385: 123).

بنابراین یکی دیگر از شاخص های ادبیات جنگ و پایداری، بیان توصیف حماسه ها و ستایش شهامت های مبارزان و جانبازان اسلام است. در کشور ما جنگی ناخواسته و نابرابر بر ملت ایران تحمیل شد و رزمندگان با تمام قدرت و توان در مقابل این تجاوز آشکار ایستادند و مردانه از وطن و شرف

ص: 93

خود دفاع کردند. شاعر نیز این رشادت ها و جانبازی ها را به طرز خوبی در اشعار خود به نمایش گذاشته اند. بارزترین این آسیب ها عارضه شیمیایی است که بسیاری از رزمندگان و مردم مناطق مرزی را تحت تأثیر خود قرار داده است:

چندیست جان به حجم تنت جا نمی شود

بر گُر گرفتن تو نسیمی بر آتش است

دکتر که عکس های تو را دیده بود گفت:

طعنه زده به دختر تو همکلاسی اش

امواج سینۀ تو به من یاد داده است

دریای بی قرار! تو اسطوره نیستی!

جایی که عقل مانع پرواز آدمی ست

پروانه از شرارۀ آتش به هیچ وجه

من با تو سوختم که بدانم چه می کشی

هِی سرفه می کنی نفست وا نمی شود

اکسیژنی که در نفست جا نمی شود

این زخم کهنه است؛ مداوا نمی شود

این سرفه ها برای تو بابا نمی شود

دریا بدون موج که دریا نمی شود

اسطوره با مبالغه افسانه می شود

عاقل تر آن کسی ست که دیوانه می شود

«پروا» نکرده است که پروانه می شود

«احساس سوختن به تماشا نمی شود»

چندیست جان به حجم تنت جا نمی شود

بر گُر گرفتن تو نسیمی بر آتش است

دکتر که عکس های تو را دیده بود گفت:

طعنه زده به دختر تو همکلاسی اش

امواج سینۀ تو به من یاد داده است

دریای بی قرار! تو اسطوره نیستی!

جایی که عقل مانع پرواز آدمی ست

پروانه از شرارۀ آتش به هیچ وجه

من با تو سوختم که بدانم چه می کشی

هِی سرفه می کنی نفست وا نمی شود

اکسیژنی که در نفست جا نمی شود

این زخم کهنه است؛ مداوا نمی شود

این سرفه ها برای تو بابا نمی شود

دریا بدون موج که دریا نمی شود

اسطوره با مبالغه افسانه می شود

عاقل تر آن کسی ست که دیوانه می شود

«پروا» نکرده است که پروانه می شود

«احساس سوختن به تماشا نمی شود»

(عظیمی مهر، 1386: 95).

ص: 94

ستایش رزمندگان

بیان توصیف حماسه­ها و ستایش شهامت­های رزمندگان اسلام، یکی دیگر از شاخص های ادبیات پایداری است. جنگی ناخواسته و نابرابر بر ملت ایران تحمیل شد که رزمندگان با تمام قدرت خویش در مقابلِ این تجاوزِ آشکار ایستادگی کردند؛ این استقامت در شعر و نثر پایداری به نمایش درآمد. بیان مظلومیت رزمندگان اسلام و ملت ایران در طول جنگ، بیانی است حماسی که در اشعار بسیاری از شاعران دیده می شود:

ز هر سو دلیران ایران وطن

به یک باره در جنب وجوش آمدند

شکستند آن بی وطن مردمان

شما ای دلیران میهن پرست

همان رادمردان دشمن شکن

چو شیر اوژنان در خروش آمدند

خدا بی خبر مردم ناتوان

که خود از شما خصم خاطی شکست

(شیروانی، 1384: 119).

بر خاک غربت می­گذارد سر کبوتر

در هر کرانه می­رسد برگوش دشمن

تا از عروق دشمنان جاری کند، خون

با یک پلاک گم شده امشب دوباره

در ماورای باور شب، بار دیگر

بانگ مهیب نعرۀ الله اکبر

یک دست رگبار است و دشنه دست دیگر

دل را به دریا می­زند مرد دلاور

(جهانیان، 1384: 63).

ص: 95

استناد به متون دینی و مذهبی

یکی دیگر از شاخص­های مهم ادبیات پایداری اعتقاد به باورها و اعتقادات مذهبی مردم است. دفاع مقدس ما سرشار از نشانه ها و تصاویری است که اخلاص و توسل ملتی را به امامان نشان می دهد. ادبیات کشور ما در آن برهه از زمان، محورِ همه چیز را در هستی، خدا قرار داده بود و سیر به سوی حق را حرکتی لازم می دانست. این ادبیات، تحت تأثیر مکتب اسلام و متونی که علما نوشته اند با احساسی سرشار از صداقت و پاکی به این منظور دست یافته است، بدین ترتیب ادبیاتی که منطبق با متونِ مذهبی و دینی به خصوص تعالیم قرآن است؛ هنری می شود که موجب اهتزاز روح می گردد.

اینجا در جنگل بلوط

پشت پیرترین درخت جنگل

صدا در فضا می­پیچد

«اِن ربک لبالمرصاد»

همانا خداوند پشت بلوط­ها در کمین است هیزم شکنان را

و جنگل...!؟

بوی غریبه­ها می گیرد

این را از جنبش پوزه گرگ ها

می­فهمم... (عظیمی مهر، 1386: 24).

ص: 96

تحقیر و هجو دشمن

هجو و نشان دادن حقارت دشمن و کفار، یکی دیگر از شاخص های ادبیات پایداری است که در اسلام هم از اهمیت بالایی برخوردار است. «هجو و هزل سابقۀ طولانی در ادب عرب دارد. پیامبر(ص) به هجویه سمت و سویی تازه بخشیدند. ایشان پیوسته شعرا را به سرودن و ضبط اشعار خود وادار می فرمود و آن ها را راهنمایی می کرد که گفتار مخالفین و نسب و تاریخ نشر و نمای آن ها را از افراد مطلع یاد گرفته و با ذکر نقاط ضعف به مقابله برخاسته و آنان را خفیف و سرشکسته سازند. به شعرا می فرمود: دشمنان را هجو گویید. چراکه مؤمن با جان و مال خود باید در راه خدا جهاد کند. به آن که جان محمد در قبضۀ قدرت اوست قسم یاد می کنم که این عمل شما چنان است که با تیرهای آتشین قلب دشمن را بشکافید و آن ها را نابود سازید» (سنگری، 1380: 44).

یاران خطر کنید خدا را

بر خصم دین و ملک ببندید

از خاک پاک خویش برانید

از لوث ظالمان بزدایید

تا بر جهان کنید مبرهن

وقت ظفر رسید شما را

راه زمین و راه هوا را

بیگانگان بی سروپا را

در سرزمینتان همه جا را

تیه ضلال قوم دغا را

(محبت،10:1381).

ترسیم چهرۀ رنج کشیده و مظلوم مردم

یکی دیگر از شاخص­های ادبیات پایداری، بیان مظلومیت ملت ایران در طول جنگ است. جنگ از مناطق جنگی به مناطق

ص: 97

غیرنظامی هم کشیده شد. بمباران های هوایی هر روز ده­ها خانواده را به خاک و خون کشید. به عنوان نمونه احمد عزیزی در سروده ای که در ادامه آمده است از جنگ تحمیلی ، جوانان ، نوجوانان و کودکان کشته شده در حملات جنگی چنین می گوید:

جاری از سرچشمه هایت رود شیر

کی ببینم در گلستان ولا

رو به سوی دجله قربانی کنیم

زیر زنجیر علم های کلام

السلام ای کربلای پنچ ما

السلام ای راهیان کربلا

ما ز صحرایی که خون گشت آمدیم

شهر ما از حجلۀ اکبر پر است

اصغر بغض پرستاران شده

اصغر مخلوط آهن پاره ها

اصغر در خواب بمباران شده

از زنان از مدینه آمده

دم بگیریم ای شهید ابن شهید

جاده هایت زیر بیرق از حریر

باز باشد راه سرخ کربلا

بر ضریحش شبنم افشانی کنیم

دسته دسته دم بگیریم السلام

السلام ای کشتزار رنج ما

ای فرات ماهیان کربلا

ما ز قربانگاه سر دشت آمدیم

از صدای ضجۀ اصغر پر است

اصغر رؤیت ز دمپایی شده

اصغر چسبیده بر دیوارها

اصغر از مو شناسایی شده...

از سر قبر سکینه آمده

از کبوترهای بنیاد شهید...

جاری از سرچشمه هایت رود شیر

کی ببینم در گلستان ولا

رو به سوی دجله قربانی کنیم

زیر زنجیر علم های کلام

السلام ای کربلای پنچ ما

السلام ای راهیان کربلا

ما ز صحرایی که خون گشت آمدیم

شهر ما از حجلۀ اکبر پر است

اصغر بغض پرستاران شده

اصغر مخلوط آهن پاره ها

اصغر در خواب بمباران شده

از زنان از مدینه آمده

دم بگیریم ای شهید ابن شهید

جاده هایت زیر بیرق از حریر

باز باشد راه سرخ کربلا

بر ضریحش شبنم افشانی کنیم

دسته دسته دم بگیریم السلام

السلام ای کشتزار رنج ما

ای فرات ماهیان کربلا

ما ز قربانگاه سر دشت آمدیم

از صدای ضجۀ اصغر پر است

اصغر رؤیت ز دمپایی شده

اصغر چسبیده بر دیوارها

اصغر از مو شناسایی شده...

از سر قبر سکینه آمده

از کبوترهای بنیاد شهید...

(عزیزی،116:1387)

دعوت به مبارزه و پایداری

ادبیات پایداری، مردم را مردم خون و شهادت و تمثیلی از حماسه، ایثار و وحدت می­داند و آنان را از تبار نور و حقیقتِ آزادی به شمار می آورد که در مقابل ظلم ایستاده اند و پرچم

ص: 98

پیروزی در نبرد حق علیه باطل را برافراشته و در قله های رفیع شجاعت سیر می­کنند و این یکی از شاخص ها و درون مایه های ارزشمند این نوع ادبیات است و همین درون مایه، باعث شده است که در شعرِ شاعران دفاع مقدس، دعوت به پایداری نمود خاصی یابد.

یاران خوش است بانگ بلند خروشتان

دشمن گداز نعره رها کرده در فضا

باید هراس در تن بیداد افکنید

اینک پیام دوست، به یاران سخت کوش

باطل نماندنی است، بمانید چون به حق

گر زنده اید، شادی ایمان به کامتان

پاینده باد، پایۀ عزت به دوشتان

شور و غرور همدلی سخت کوشتان

با آرمان زندۀ پر جنب وجوشتان

ای همدل آنکه نور شود، پرده پوشتان

باز است بر حقیقت حق، چشم و گوشتان

گر رفته اید، شربت توحید، نوشتان

یاران خوش است بانگ بلند خروشتان

دشمن گداز نعره رها کرده در فضا

باید هراس در تن بیداد افکنید

اینک پیام دوست، به یاران سخت کوش

باطل نماندنی است، بمانید چون به حق

گر زنده اید، شادی ایمان به کامتان

پاینده باد، پایۀ عزت به دوشتان

شور و غرور همدلی سخت کوشتان

با آرمان زندۀ پر جنب وجوشتان

ای همدل آنکه نور شود، پرده پوشتان

باز است بر حقیقت حق، چشم و گوشتان

گر رفته اید، شربت توحید، نوشتان

(محبت، 1381: 74).

القای امید به آینده

از شاخص­های مهم دیگر ادبیات پایداری و شعر جنگ، امید به آینده و پیروزی با روحیۀ خودباوری و احیاء هویت اسلامی است؛ این عوامل، انگیزه ای جهت انجام کارهای بزرگ

ص: 99

به وسیلۀ مردان کوچک و متعهد است که نوید فتح و ظفرند و آینده­ای درخشان را برای مردم کشور به ارمغان می آورند. نگاه معنوی به موضوعات اجتماعی و پیوند مسائل اجتماعی با دنیایی انتزاعی، نقطۀ عطفی در شعر متعهد بعد از انقلاب است.

صخره کی می بیند از طوفان شکست؟

کوه پا برجاست از هر گرد باد

مرد باید بود وقت کارزار

پایمردی حاصل نظم امور

مست قدرت، ظالم از آغاز ظلم

خواست ایران را بگیرد دست کفر

همدلان، رزم آوران انداختند

بی اثر کی می شود تیر دعا؟

جان ودل باید به راه دین نهاد

با شما یاران به پیروزی رسید

نیست در انسان با ایمان شکست

یک نسیم آرد به آب، آسان شکست

مرد کی بیند ز نامردان شکست؟

هست سهم کار بی سامان شکست

دارد این آغاز، در پایان شکست

یافت در هنگامه، این فرمان، شکست

دشمنان خلق را در جان، شکست

کی فتد در آیۀ قرآن شکست

تا نبیند هیچ وقت ایران شکست

با شمایان حصر آبادان شکست

(محمدجوادمحبت، 1381: 63).

ص: 100

ص: 101

منابع

- قرآن کریم

- ارژن، بیژن. (1363). در کوچة آفتاب. چاپ اول، تهران: حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی.

- ارژن، بیژن. (1387). چهل کلید. چاپ اول، تهران: تکا.

- اکبری ، منوچهر. (1377). نقد و تحلیل شعر دفاع مقدس. تهران : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی

- اکرام، محمد، اقبال لاهوری. (1333). ارمغان پاک. تهران: معرفت.

- امین پور قیصر. (1388). مجموعۀ کامل اشعار مروارید. تهران.

- امیری خراسانی، احمد. (1387). نامۀپایداری. مجموعۀ مقالات، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس.

- انصاری، نرگس. (1389). عاشورا در آئینۀ شعر معاصر. تهران: مجتمع فرهنگی عاشورا.

ص: 102

- آرین­پور، یحیی. (1373). از صبا تا نیما. جلد اول و دوم، تهران: فردا.

- آژند، یعقوب. (1363). ادبیات نوین ایران. تهران: امیرکبیر.

- آشتیانی، عباس اقبال. (1380). تاریخ ایران. جلد اول و دوم، تهران: بهزاد.

- بختیاری. نادر. (1387). هفتاد و سومین سر. تهران: تکا.

- بدوی، مصطفی. (1369). گزیده­ای از شعر عربی. ترجمۀ غلامحسین یوسفی و یوسف بکار، تهران: اسپرک.

- بهبودی، هدایت­الله. (1373). ادبیات انقلاب. مجموعه مقاله های سمینار بررسی ادبیات انقلاب اسلامی، تهران: سمت.

- بیابانکی، سعید. (1390). نامه های کوفی. تهران: سورۀ مهر.

- بیدج، موسی. (1389). مقاومت و پایداری در شعر عرب از آغاز تا امروز. تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس.

- تقوی، سیده سهله. (1392). «انقلاب اسلامی و تأثیر آن در شعر معاصر». http://www.hawzah

- جمیل، جواد. (1370). سانسور شده­ها. ترجمۀ صابر امامی. تهران: حوزۀ هنری.

- حامدی کیا، یوسف. (1389). مجموعۀ مقالات فرهنگ عاشورایی و ادبیات پایداری. قم: اس نبی

- حائری، سید هادی. (1364). عارف قزوینی شاعر ملی ایران. تهران: جاویدان.

ص: 103

- حسن لی، کاووس. (1388). گونه های نوآوری در شعر معاصر ایران. تهران: ثالث.

- حسینی، سید حسن. (1386). هم صدا با حلق اسماعیل. چاپ سوم، تهران: سورۀ مهر.

- حسینی، سید حسن. (1383). گنجشک و جبرئیل. تهران: افق.

- خادمی کولایی، مهدی. (1385). آشنای شالیزار(پژوهشی در زندگی و شعر سلمان هراتی). ساری: شفلین.

- ذاکر حسینی، عبدالرحیم. (1377). ادبیات سیاسی ایران در عصر مشروطیت. تهران: علم.

- سارتر، ژان پل. (1348). ادبیات چیست؟. ترجمۀ ابوالحسن نجفی. تهران: کتاب زمان.

- سایکس، پرسی. (1362). تاریخ ایران. ترجمۀ محمد فخر داعی گیلانی. تهران: علمی.

- سبزواری، حمید. (1368). سرود سپیده، تهران: کیهان.

- سنگری، محمدرضا. (1380). نقد و بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس. تهران: پالیزبان.

- سنگری، محمدرضا. (1385). نقد و بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس. تهران: پالیزبان.

- سهرابی نژاد، محمدرضا. (1387). نیلوفری های مهتابی. تهران: تکا.

- شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1383). ادوار شعر فارسی. تهران: علمی.

ص: 104

- شفیعی کدکنی، محمدرضا. (1390). صورخیال در شعر فارسی. تهران: آگاه.

- شکری، غالی (1366). ادب مقاومت. ترجمۀ محمدحسین روحانی. تهران: نشر نو.

- شوقی، احمد (1995). الشوقیات. ج 2، بیروت: دارالکتاب عربی.

- عشقی، میرزاده. (1344). دیوان. تهران: امیرکبیر.

- عظیمی مهر، اصغر، رضا، حساس. (1384). شهر باروت و باران. تهران: صریر.

- عظیمی مهر، اصغر، فرصت صفایی، فرشاد. (1386).خلسه در خون. تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس.

- عظیمی مهر، اصغر، محسن. (1386). بلوط نام کوچک زیتون است. تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس.

- عظیم زاده، امیرعلی. (1387). نگاهی به تاریخچۀ شعر مقاومت و بررسی آن در دوره دفاع مقدس. مجلۀ علوم انسانی، ویژۀ فرهنگ و ترجمه، سال 16.

- غلامرضا، رحمدل شرفشاهی و همکاران. (1384). معماری خیال در مجموعۀ آتش نی. مجلۀ علمی­ - پژوهشی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، تابستان. شمارۀ 41، صص 73-94.

- فتاحی، محمدرضا. (1384). مشرق جان. کرمانشاه: چشمه هنر و دانش.

ص: 105

- فتحی، حسین. (1388). مجموعۀ اشعار حسین منزوی. تهران: نگاه.

- قزوه، علیرضا. (1387). سورۀ انگور. تهران: تکا.

- قزوینی، عارف. (1364). مجموعۀ آثار. تدوین سید هادی حائری، تهران: جاویدان

- کاشانی، مشفق. (1366). صلای غم. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

- کافی، غلامرضا. (1381). دستی بر آتش. شیراز: نوید شیراز.

- کافی، غلامرضا. (1388). شرح منظومۀ ظهر. تهران: مجتمع فرهنگی عاشورا.

- کاکایی، عبدالجبار. (1380). بررسی تطبیقی موضوعات پایداری در شعر ایران و جهان. تهران: پالیزان.

- لنگرودی، شمس. (1370). تاریخ تحلیلی شعر نو. جلد اول، تهران: مرکز.

- محبت، محمدجواد. (1381). رگبارکلمات. کرمانشاه: صبح روشن.

- محمدزاده، مرضیه. (1383). دانشنامۀ شعر عاشورایی، انقلاب حسینی در شعر شاعران عرب و عجم. تهران: وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی.

- محمدی شکیبا، فاطمه. (1378). سیر تحلیلی شعر مقاومت در ادبیات فارسی. تهران: دانشگاه تربیت مدرس.

- مدنی، سید جلال الدین. (1357). تاریخ سیاسی معاصر ایران. جلد 1، تهران: مرکز.

ص: 106

- معلم دامغانی، علی. (1386). رجعت سرخ ستاره. تهران: سورۀ مهر.

- مکارمی­نیا، علی. (1383). بررسی شعر دفاع مقدس. تهران: ترفند.

- منزوی، رحیم. (1384). صد سینه زن. اردبیل: فائزون.

- میر عابدینی، حسن. (1377). صد سال داستان نویسی ایران. تهران: چشمه.

- میرزایی، محمد سعید. (1393). زخم عتیق. تهران: تکا.

- هراتی، سلمان. (1386). آب در سماور کهنه. تهران: تکا.

خاتمه

اللهم رزقنی شفاعه الحسین، یوم الورود و ثبتنی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین الذین بذلو مهجهم دون الحسین(ع) والحمدلله رب العالمین.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109